پیام همتبار فرهیخته

با سلام و احترام
دکتر بهرامسری عزیز

مقاله القاب و مناصب حکومتگران بختیاری را کامل مطالعه نمودم بسیار ارزشمند و مستند و با تحلیل های قوی بود احسنت این مقالات علمی پژوهشی برای نسل های آینده راه گشا و بسیار ارزشمند هستند

دکتر .....

ایران خاتون دختر اتابک ابو طاهر

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش هفدهم و پایانی

ایران خاتون

دودمان فضلویه از ۵۵۰تا ۸۲۷ ق بر ایالت لرستان لربزرگ (نواحی بختیاری نشین در چهار استان: خوزستان، شرق لرستان، غرب اصفهان ، چهار محال و بختیاری) فرمانروایی کردند. برخی از آنها اهل فضل و دانش دوست بوده اند. از نام هایی که بر فرزندان خود گذاشته اند می توان پی برد که شاهنامه فردوسی فرزانه ایران زمین در دربار آنها مورد ستایش و خوانش قرار می گرفت. نام هایی چون ایران، کاووس، هوشنگ، بهمن، پشنگ، افراسیاب.

از میان بانوان دودمان اتابکان تنها یک تن شناخته شده است و آن هم دختر ابوطاهر بنیادگذار دودمان فضلویه که نام وی ایران خاتون بوده است. او همسر جمال الدین قشتمر ناصری وزیر الناصر خلیفه عباسی بود که در کربلا به خاک سپرده شد.

پ.ن. پشنگ در شاهنامه سه تن است. پشنگ نخست برادرزاده فریدون و داماد ایرج است. پشنگ دوّم بنیادگذار کشور توران پس از تور است. پشنگ سوم شناخته شده به شیده فرزند افراسیاب و نبیره پشنگ دوّم است.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری؛ بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی - نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی از دوره مغولان تا قاجار، نشریه تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد ، علی بهرامسری بختیاری.

مراتب، مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت بختیاری در روزگار صفویه، انجمن علمی - تخصصی تاریخ پژوهی دانشگاه فردوسی مشهد، علی بهرامسری بختیاری.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

ترور نافرجام شاهرخ تیموری بدست احمد لر 

ترور نافرجام شاهرخ تیموری بدست احمد لر

شاهرخ میرزا تیموری ـ شاه وقت ایران بزرگتر ـ 23 ربیع الثانی سال 830 هجری قمری در شهر هرات در پایان نماز جمعه، با کارد مورد حمله فردی؛ بنام احمد لُر و گویا پیشتر یک فرمانده نظامی قرار گرفت و زخمی شد. افراد گارد شاهرخ میرزا هماندم «احمد لُر» را کشتند. احمد لر خود را منسوب به دودمان اتابکان لر بزرگ می دانست.

او از پیروان مکتب حروفیه بود که تیموریان دست به کشتار آنها زده بودند. احمد از مدت ها پیش در صدد کشتن شاهرخ میرزا برآمده بود و برای اجرای نقشه خود، از شمال غربی ایران به هرات رفته بود و 23 ربیع الثانی از فرصت برگزاری نماز جمعه استفاده کرد و به شاهرخ میرزا نزدیک شد که در حال خروج از مراسم بود و به گارد او نشان داد که می خواهد به شاه، نامه بدهد. پس از رسیدن به شاهرخ، کارد از آستین بیرون آورد و به او ضربه وارد کرد و شاهرخ بر زمین افتاد، اما نمرد.

اعضای جنبش حروفیه که به نام دفاع از طبقه مستضعف، مبارزه با تیموریان را در پیش گرفته بودند؛ مغولان و تیموریان را عامل گسترش فساد و ایجاد طبقه فئودال (نظام ارباب و رعیتی)، ظلم و کشتن مخالفان و غارت اموال عمومی و خصوصی می دانستند که خلاف احکام اسلام بود. پیروان این جنبش باور داشتند که ایرانیان در پی تجاوز و چیرگی مغولان و تیموریان بدبخت، بی حق و سیه روز شده اند. شعار حروفیه تآمین عدالت و برابری و از میان بردن ستم بود. تاریخ نگاران معاصر، مکتب حروفیه را به گونه ای سوسیالیسم اخلاقی و معنوی همانند اندیشه های «مانی» و «حلّاج» تعبیر کرده اند و توده ای ها (کمونیست های ایران) در آغاز کار خود، اندیشه های فضل الله نعیمی حروفی طبرستانی (زاده استرآباد) را که به حروفیه شناخته شده است؛ سوسیالیسم می خواندند!.

فضل الله حروفی که یک صوفی بود و 56 سال عُمر کرد با سرودن شعر، اندیشه های خود را تبلیغ می کرد. بیشتر کتاب های او به لهجه مازندرانی نوشته شده است. فضل الله نعیمی حروفی به دست میرانشاه پسر امیرتیمور فرمانروای وقت آذربایجان که از افزایش هواداران مکتب او نگران شده بود کشته و جسدش سوزانده شد، ولی اندیشه حروفیه در سراسر نیمه غربی ایران، آناتولی و تا آلبانی در کرانه دریای آدریاتیک گسترش یافت و در این مناطق به نام مکتب بکتاشیه = بکتاشیان شناخته می شد.

شاهرخ ميرزا چهارمين پسر اميرتيمور از يك زن ايراني اش شش ربیع الثانی ۷۷۹ق. زاده شد و در 28 سالگي بر جاي پدر نشست و از سال

(۸۰۷ – ۸۵۰ ق.) به مدت ۴۳ سال بر ايران زمين فرمانروایی کرد. پايتخت او شهر هرات بود. شاهرخ میرزا هنرپرور و ادب‌دوست بود و به علم و هنر بسیار علاقه داشت. شاهرخ در ۱۶ ذی‌الحجه ۸۵۰ و هشت روز مانده به نوروز، در فشاپويه (ری) درگذشت و فرزندش الغ بيگ بر جای او نشست. وی به رغم بیمار بودن برای سرکوب سلطان محمد از بستگان نزدیکش و حاکم ری که سر بشورش گذارده بود با یک سپاه به ری رفته بود.

شاهرخ هنگامی جانشین پدر شد كه برادران و برادرزادگانش و نيز سرداران پدرش هر كدام در گوشه اي از ايرانزمين خود را پادشاه اعلام كرده بودند كه وي گام به گام آنان را سركوب كرد. شاهرخ ميرزا در زمان فرمانروایی خود با چين، هند و ملل اروپايي مناسبات سياسي خوبی داشت. بانوي او، گوهرشاد دو مسجد بزرگ در مشهد و هرات ساخته است كه شهرت او را نگه داشته اند.

علی بهرامسری بختیاری نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ:

تاریخ آل مظفر، شرف الدین علی یزدی

زبده التواریخ، حافظ ابرو

تاریخ ایران پژوهش کمبریج؛ (جامع ترین پژوهش گسترده از تاریخ ایران )،دوران تیموریان و صفویان-لارنس لاکهارت و پیتر جکسون-ذبیح‌الله صفا، سیدحسین نصر، احسان یارشاطر، هانس رومر، رونالد فریه، برت فراگنر، بیانکا اسکارچا آمورتی، پیندر ویلسون، گری و آن ماری شیمل ۱۹۸۶.

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

ایلان ماسک

ایلان ماسک می گوید: «یکی از راه‌های سنجیدن

شخصیت یک فرد این است که نگاهی به دوست و دشمنانش بکنید. اگر آدم‌های بد دشمن اش هستند پس آن شخص کاری خوب انجام می‌دهد که اهریمنان از او ناراحت اند.»

حالا کافیه نگاهی به دشمنان من بندازید. خدا وکیلی یک انسان درست و با شعور و باشرف می‌توانید ببنید؟ هرگز

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)  دودمان فضلویه،اتابک شاه حسین و اتابک غیاث الدین کاووس

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش شانزدهم

اتابک شاه حسین (۸۲۷ق)

و اتابک غیاث الدین کاووس( ۸۲۷ق.)

شاه حسین فرزند اتابک ابوسعید فرزند اتابک پیر احمد فرزند اتابک پشنگ پس از پدر به جای وی نشست. درباره دوران حکومت کوتاه او هیچ آگاهی درخوری در منابع بازتاب نیافته است. تنها به کشته شدن او به دست

غیاث الدین کاووس بن هوشنگ بن پشنگ در سال ۸۲۷ق. اشاره گردیده است. پرسمانی که دلالت براستمرار ستیزه های درون دودمانی اتابکان لر بزرگ در این زمان دارد.

اتابک غیاث الدین پس از کشتن عموزاده خود اتابک ابوسعید که مورد پشتیبانی تیموریان بود، به حکومت رسید اما از سوی حکام تیموری به رسمیت شناخته نشد. از این رو میرزا سلطان ابراهیم فرزند میرزا شاهرخ فرمانروای فارس در سال ۸۲۷ق. به لرستان لشکر کشید و او را از لرستان فراری داد.

این رخداد به منزله سرنگونی دودمان اتابکان لر بزرگ به شمار می‌رود. از این تاریخ به پس تحولات و جنبش‌های قومی و قبیله ای در منطقه لر بزرگ شتاب می‌گیرد و به آرامی کنفدراسیون قبایل قدرتمند به رهبری قبیله قدرتمند آسترکی شکل می گیرد و با تثبیت وضعیت خود روند هویت یابی سیاسی - منطقه ای را طی می کند، به گونه ای که گام به گام ایالت لر بزرگ توسط امیران آسترکی در آغاز صفویه به نام بختیاری نامیده می‌شود.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری؛ بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی - نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی از دوره مغولان تا قاجار، نشریه تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد ، علی بهرامسری بختیاری.

مراتب، مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت بختیاری در روزگار صفویه، انجمن علمی - تخصصی تاریخ پژوهی دانشگاه فردوسی مشهد، علی بهرامسری بختیاری.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

پ.ن. دودمان اتابکان فضلویه همزمان با ایلخانان مغول در ایران بودند. گرچه برخی نام های مغولی برگزیدند مانند ارغون اما هرگز از لقب خان که با مغولان وارد ایران شد استفاده نکردند. حال آنکه امروز طرف تا حضرت آدم به نیاکانش لقب خان می دهد. خخخخخخ

پس از جعل و تحریف تاریخ دودمان بختیاری آسترکی توسط پان طایفه گرایان مختلف، اینک نوبت به جعل دودمان اتابکان رسیده است.قبلا طایفه ای بدون اتابکان خود را به ملوک شبانکاره ای فارس رسانده بودند، در سال جاری با اتحاد دو یا چند طایفه، و خوانین بختیاری آسترکی را که از دوره صفویه جعل کرده بودند با افزودن چند نام مجعول آنها را به یکی از اتابکان می رسانند و ادامه می دهند تا به شبانکاره ای فارس.

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)  دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)،اتابک ابوسعید

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش پانزدهم

اتابک ابوسعید (۸۱۱/ ۸۱۲-۸۲۷ق.)

پس از اتابک پیر احمد فرزندش ابوسعید به جای وی نشست. اتابک ابوسعید در آغاز افراسیاب عموی خود را زندانی کرد. سپس به نزد میرزا اسکندر نوه تیمور حاکم فارس رفت تا از پشتیبانی و یاری وی برخوردار گردد. اما میرزا اسکندر تصمیم گرفت مدتی او را در نزد خود نگاه دارد تا او نیز به سرنوشت پدرش دچار نشود. پس از یک یا دو سال وی را به فرمانروایی لرستان باز پس فرستاد. احتمالا تاریخ بازگشت اتابک ابوسعید به لرستان در حدود ۸۱۴ق. بوده است. در غیاب ابوسعید لرستان چگونه اداره می شد آگاهی نداریم. شاید نایبان وی یا کس دیگری از سوی حاکم فارس حکومت می کرد. همچنین از سرنوشت اتابک افراسیاب سوم که در زندان بود، آگاهی نداریم.

بیشتر اوقات ابوسعید صرف لشکر کشی و زد و خورد با امیرزادگان تیموری و یا حل و فصل اختلافات درون خانوادگی گذشت. سرانجام در جریان سفری که شاهرخ در سال ۸۱۶ق. به غرب ایران کرد، مخالفتش با ابوسعید آشکار شد. در ۸۱۷ق. شاهرخ به قصد او روانه شد. گویا در این هنگام اصفهان در تصرف ابو سعید بوده است و با پس نشینی ابوسعید، شاهرخ اصفهان را گرفت.

احتمالا هنگام ورود شاهرخ فرزند تیمور به فارس که به برکناری میرزا اسکندر و گماشتن فرزند خود میرزا سلطان ابراهیم به جای وی انجامید، اتابک ابوسعید نیز به همراه فرمانروایان و گماشتگان اطراف و اکناف فارس به خدمت شاهرخ رسیده باشد. اتابک ابوسعید نیز بـا رعایت جوانب دولت خواهی کاری مهم که درخور توجه باشد انجام نداد. او در سال ۸۲۷ق. درگذشت و فرزندش اتابک شاه حسین به حکومت رسید.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری؛ بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی - نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی از دوره مغولان تا قاجار، نشریه تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد ، علی بهرامسری بختیاری.

مراتب، مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت بختیاری در روزگار صفویه، انجمن علمی - تخصصی تاریخ پژوهی دانشگاه فردوسی مشهد، علی بهرامسری بختیاری.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)،اتابکان لر بزرگ،دور سوم حکومت اتابک پیراحمد و افراسیاب سوم

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش چهاردهم (پاره چهارم)

دور سوم حکومت اتابک پیراحمد (یک سال ۸۱۲/۸۱۱)

و برادرش اتابک افراسیاب سوم(۷۹۶-۸۱۲ق)

همانگونه که در جستار پیشین گفته شد، پس از مرگ تیمور در سال ۸۰۷ ق. نوه او پیرمحمد به هواداری اتابک افراسیاب دوباره اتابک پیراحمد را دستگیر و به مدت چهار سال به زندان افکند.

در این مدت اتابک افراسیاب سوم زمام امور لرستان را در دست داشت. در سال ۸۱۱ ق. که اسکندر یکی از نوادگان تیمور به حکومت فارس رسید پیراحمد را رهانید و او را به حکومت لر بزرگ برگماشت. اتابک احمد این بار نیز سیاست ویژه خود را در امر فرمانروایی بر قبایل لر پیش گرفت. او ظلم و ستم را بیش از پیش روا داشت و بسیاری از امرا و ارکان دولت را کشتار نمود.

شوربختانه منابع درباره هماورد وی برادرش اتابک افراسیاب که نیمی از حکومت را بر عهده داشت، تا سال ۸۱۱ ق. و کشته شدن پیراحمد سکوت کرده اند. در واقع این رویه اتابک پیراحمد در پیوند با مخالفت های برادرش بوده است که پشتیبانی بخش زیادی از قبایل صاحب نفوذ از جمله قبیله آسترکی را داشته است. این ستیزه جویی ها و کشمکش ها باعث ویرانی لرستان گردید که روزگاری رشک بهشت بود.

اتابک پیراحمد در اعمال سیاست خود از پشتیبانی و همکاری برخی از امراء و سران قبایل برخوردار بود اما گروه دیگری از سران و امرا و اعیان مخالف رویه او بودند و از برادرش اتابک افراسیاب پشتیبانی می کردند.

اتابک احمد خواستار اعمال نظارت و سلطه مستقیم و دخالت جویانه در سازمان اجتماعی

واحدهای قبیله ای ایالت لرستان بود این امر سران قبایل را در دو دسته کلی جای می‌داد. گروهی از امرا که پایگاه قبیله ای محکمی نداشتند جزو اعیان و مدیران امور حکومتی بودند و از حکومت متمرکز وی پشتیبانی می کردند؛ و گروه دوم امرایی که خواهان ادامه رویه پذیرفته شده در نظام سیاسی منطبق با اشرافیت قبیله ای یعنی حفظ سازمان اجتماعی قبیله ای و نیز خواهان امتیازات ویژه‌ای برای سران قبایل بودند و از اتابک افراسیاب پشتیبانی می کردند. امری که پیامدهای ویرانگر اجتماعی و اقتصادی بر جای گذاشت و ضعف و ناتوانی حکومت مرکزی را افزون تر و بحران ساختار سیاسی را ژرفتر و گسترده کرد. این چنین بود که سررشته امور اداری و سیاسی قلمرو حکومت لر بزرگ از دست اتابک پیراحمد خارج شد.

سرانجام در پی کشته شدن فرزند یکی از سران و سرداران قبیله آسترکی به دست اتابک،

قبیله آسترکی در سال ۸۱۱ یا ۸۱۲ ق. به رهبری امیر بهرام شاه آسترکی (نیای بزرگم) قیام کردند و اتابک پیراحمد را کشتند. گویا سرانجام این ستیزه چندین ساله به سود هواداران اتابک پیراحمد پایان یافته است چون پس از قتل پیر احمد پسرش ابوسعید عموی خود اتابک افراسیاب را دستگیر و زندانی کرد و برای تایید جانشینی خود نزد اسکندر رفت.

دنباله دارد......

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری؛ بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی - نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی از دوره مغولان تا قاجار، نشریه تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد ، علی بهرامسری بختیاری.

مراتب، مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت بختیاری در روزگار صفویه، انجمن علمی - تخصصی تاریخ پژوهی دانشگاه فردوسی مشهد، علی بهرامسری بختیاری.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش چهاردهم (پاره پنجم)

حکومت اتابک پیراحمد (۷۹۲-۷۹۳)؛ (۷۹۵-۷۹۸)؛(یک سال ۸۱۱یا ۸۱۲)

و برادرش اتابک افراسیاب سوم (۷۹۶-۸۱۲ق)

همه تاریخ نگاران گزارش داده اند که در زمان اتابک پیراحمد و برادرش اتابک افراسیاب سوم، سرزمین لرستان به شوند ستیزه های فراوان میان دو برادر ویران و نابود گردید. اما شاعر بلند آوازه ایران خواجه حافظ شیرازی غزلی بلند بالا در وصف شکوه ایذه پایتخت اتابکان در زمان فرزند اتابک پشنگ یعنی پیر احمد یا افراسیاب سروده است.

اینک پرسش این است که چرا خواجه از این شخص که ناکارآمدترین فرد در دودمان اتابکان بود، را مورد ستایش قرار داده است. در یکی از ابیات از شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر وی سخن رانده است در حالی که این اتابک نه جایی را فتح کرد و نه توانست در برابر دشمن خود شاه منصور مظفری پایداری نماید.

افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن

مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن

خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی

تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن

خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت

کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن

تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش

هر نفس با بوی رحمان می‌وزد باد یمن

شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر او

در همه شهنامه‌ها شد داستان انجمن

خنگ چوگانی چرخت رام شد در زیر زین

شهسوارا چون به میدان آمدی گویی بزن

جویبار ملک را آب روان شمشیر توست

تو درخت عدل بنشان بیخ بدخواهان بکن

بعد از این نشگفت اگر با نکهت خلق خوشت

خیزد از صحرای ایذج نافه مشک ختن

گوشه گیران انتظار جلوهٔ خوش می‌کنند

برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن

مشورت با عقل کردم گفت حافظ می بنوش

ساقیا می ده به قول مستشار مؤتمن

ای صبا بر ساقی بزم اتابک عرضه دار

تا از آن جام زرافشان جرعه‌ای بخشد به من

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری؛ بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی - نظامی ایران و منطقه زاگرس میانی از دوره مغولان تا قاجار، نشریه تاریخ و فرهنگ دانشگاه فردوسی مشهد ، علی بهرامسری بختیاری.

مراتب، مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت بختیاری در روزگار صفویه، انجمن علمی - تخصصی تاریخ پژوهی دانشگاه فردوسی مشهد، علی بهرامسری بختیاری.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲) دودمان فضلویه،دور دوم حکومت اتابک پیراحمد و اتابک افراسیاب

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش چهاردهم (پاره سوم)

دور دوم حکومت اتابک پیراحمد (۷۹۵-۷۹۸ ق.)

و برادرش اتابک افراسیاب سوم

هنگامی که تیمور فارس را گشود، فرزندش امیرزاده عمر شیخ را به فرمانروایی فارس و پیرامون آن گماشت. گروهی از فرمانروایان دیگر نقاط ایران را برکنار و گروه دیگری را به رسمیت شناخت. اتابک پیراحمد از جمله کسانی بود که تیمور پروانه بازگشت به لرستان را به او داد. اما تیمور برای دوراندیشی و پرهیز از پیشامدهای ناخواسته برادران اتابک احمد، افراسیاب و مسعود شاه را به نام گروگان به سمرقند برد.

اتابک پیراحمد در این دوره ناتوان ظاهر گردید.

گرچه منابع این ناتوانی را ناشی از بی تدبیری او در امور سیاسی گزارش کرده است اما باید به پایداری ها و کارشکنی های قبایل در برابر وی نیز اشاره کرد. اندک زمانی بعد تیمور ـ پس از کشته شدن امیرزاده عمر شیخ در سال ۷۹۵ یا (۷۹۶ق) و انتصاب پسرش میرزا پیر محمد به جای وی - تصمیم گرفت برای سامان بندی امور لرستان در وضعیت سیاسی آنجا دگرگونی های پدید آورد. او قلمرو سیاسی لرستان را به دو نیم بخش نمود و نیمی از آن را به اتابک احمد و نیمی دیگر را به برادرش اتابک افراسیاب واگذار کرد. پس از چندی میان دو برادر بر سر حکومت ستیزه درگرفت و لرستان روی به ویرانی نهاد در این میان پیرمحمد که از سوی پدربزرگش تیمور بر اصفهان و شیراز فرمانروایی داشت به پشتیبانی از افراسیاب، احمد را دستگیر کرد و نزد امیر تیمور فرستاد اما او بار دیگر احمد را به لرستان بازگرداند.

گمان می رود اتابک احمد سیاست ویژه‌ای را نسبت به قبایل قلمرو خود در پیش گرفته بود که موجبات رنجش و ناآرامی آنان را فراهم می ساخت. شاید نبرد قبیله آسترکی با امیرزاده رستم نوه تیمور در سال ۸۰۱ یا ۸۰۲ق. که منجر به شکست و غارت قبیله آسترکی به عنوان هواداران افراسیاب گردید، در راستای پشتیبانی از اتابک احمد انجام شده است. چون در دور سوم حکومت اتابک پیراحمد، او به دست قبیله آسترکی کشته شد که به آن خواهیم پرداخت.

از بنه وار (لالی) تا به رومز سوار قطاره

جنگ وا تیمور لنگ، سیم افتخاره

همچنین از پرسمان های این دوره می توان به مالکیت قبیله آسترکی بر بخش های گسترده ای از قلمرو اتابکان اشاره نمود. اگرچه اتابکان قدرت سیاسی ایالت را داشتند اما بر بنیاد وقف نامه روستای امام‌زاده دستگرد کیار در استان چهارمحال و بختیاری دو تن از بزرگان آسترکی بنام امیر زین الدین علی شاه و برادرش فرزندان امیر شاه محمد آسترکی بخشی از املاک خود را در چند روستا به اتابک افراسیاب سوم در سال ۸۰۱ق. فروخته اند و اتابک آن را وقف نموده است. سند گویای این واقعیت است که القاب امیر و شاه در دوره اتابکان برای بزرگان و سران طایفه آسترکی بکار می رفته است و تا میانه های دوره صفویه از این القاب برخوردار بودند.

اتابک احمد تا هنگام مرگ امیر تیمور به فرمانروایی خود دنباله داد. پس از مرگ تیمور (م.۸۰۷ق) پشتیبانی وی را از دست داد اما به شوند تحولات سیاسی ناشی از مرگ تیمور توانست تا نزدیک دو سال فرمانروایی کند. پس از آن میرزا پیر محمد، اتابک را دستگیر و در قلعه قهندز (شاید کهندز اصفهان) چهار سال زندانی کرد. سرانجام پس از آنکه حکومت فارس در ۸۱۲ق به میرزا اسکندر پسر عمر شیخ و نوه تیمور داده شد اتابک آزاد شد و از وی دلجویی گردید و حکومت لرستان بار دیگر به او داده شد.

دنباله دارد......

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

پ.ن. الان توله سگان آسترکی نما که کارشان دم پاچه گیری من است، می گویند: پدر سگشان این بیت شعر را بلد بود.

از بنه وار تا به رومز سوار قطاره

جنگ وا تیمور لنگ سیم افتخاره

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)  دودمان فضلویه ،حکومت ملک اویس

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش چهاردهم (پاره دوم)

میان پرده یک ساله

حکومت ملک اویس (۷۹۳-۷۹۴ق.)

همان‌گونه که در جستار پیشین گفته شد، شاه منصور آل مظفر پس از فراری دادن اتابک پیر احمد در سال ۷۹۳ق.، شخصی بنام ملک اویس که از بزرگان لر بزرگ بود را به حکومت لرستان گماشت.

تاریخ نگاران ملک اویس را به دلیل اینکه به خاندان اتابکان فضلویه نسب نمی رساند از اتابکان لر بزرگ به شمار نیاورده اند. به هر روی از هویت و اقدامات وی در دوره کوتاه حکومتش که با تازش دوم تیمور گورکانی به ایران به پایان رسید هیچ آگاهی وجود ندارد.

شاه منصور پس از آنکه ملک اویس را حاکم لرستان کرد، در بازگشت تدارک حمله به شیراز را دید.

شاه منصور درگیر در پرسمان های درونی قلمرو خود، ناگهان با تازش دوم امیرتیمور (تازش ۵ ساله که در سال ۷۹۴ آغاز شد) به نواحی مرکزی و غربی ایران که به سوی فارس سو گیری شده بود روبرو گردید.

امیرتیمور در این تازش از راه مازندران و سلطانیه به همدان رفت. در آنجا سپاهش را به سه دسته بخش کرد. یک بخش از سپاه از کردستان روانه هویزه و دزفول شد؛ و دسته دیگر به فرماندهی امیرزاده عمر شیخ بهادر راه قم و آوه و ساوه و لر بزرگ را در پیش گرفت تا در دزفول و شوشتر به امیر تیمور بپیوندد. به گمان ملک اویس حاکم لر بزرگ توسط عمر شیخ دستگیر و تحویل امیر تیمور گردید.

خود امیرتیمور از راه لر کوچک روانه جنوب شد. پس از تصرف لر کوچک از راه صیمره به سوی شوشتر حرکت کرد. در طی مسیر

طوایف کرد و لر سرکش با حکم وی غارت و سرکوب می شدند تا به قلمرو شاه منصور مظفری رسید. شاه منصور از برابر وی پس نشینی می کرد تا در دروازه شیراز جنگی میان آنها در گرفت که به شکست و کشته شدن شاه منصور انجامید.

برخی از تاریخ نگاران گزارش می دهند که اتابک پیراحمد برکنارشده در دزفول و برخی می گویند در رامهرمز به حضور امیر تیمور رسید. این لشکر کشی وضعیت سیاسی و آرایش نیروهای منطقه را که شاه منصور برنامه ریزی کرده بود به هم زد و با تصمیمات امیر تیمور سامانبندی سیاسی و نظامی تازه ای در منطقه حاکم گردید.

نخستین دگرگشت (تحول) بازگشت اتابک پیراحمد به حکومت لرستان (لر بزرگ) بود.

شوربختانه در منابع از هویت طایفه ای و سرنوشت ملک اویس و شیوه برخورد امیر تیمور با وی آگاهی در دست نیست.

تیمور پس از ورود به شیراز، اتابک پیراحمد را به حکومت لر بزرگ برگماشت، و دستور داد دو هزار خانوار لر که به فرمان شاه منصور به فارس کوچانده شده بودند، دوباره به لرستان بازگشتند. این کوچ اجباری با سرکوب پایداری ها و نافرمانی قبایل لر در برابر شاه منصور و حاکم دست نشانده او در پیوند بود.

از این رو دور دوم فرمانروایی اتابک پیراحمد پس از تسخیر شیراز بدست امیر تیمور آغاز گردید.

دنباله دارد......

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)  دودمان فضلویه،اتابک پیراحمد

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش چهاردهم (پاره نخست)

اتابک پیراحمد (۷۹۲ - ۷۹۳ق.)

(بار نخست)

فرمانروایی اتابک پیراحمد به سه دوره بخش می شود.

از زمان اتابک نورالورد اوضاع سیاسی اجتماعی لرستان به خاطر اختلافات درون دودمان حاکم برای کسب قدرت و پیدایش حاکمان قدرتمند در ایالت های همسایه دچار بحران شدید گردید. در واقع خاندان اتابک نصرت الدین احمد بزرگ که خود سرآمدترین دودمان فضلویه است، برای کسب قدرت به ستیزه های خانگی گرفتار شدند.

پس از مرگ اتابک پشنگ، پسر او پیر احمد به حکم وصیت پدر جانشین وی گردید. اما میان او و برادرش ملک هوشنگ ستیزه در گرفت و به دنبال آن ملک هوشنگ کشته شد و مخالفت میان طوایف لرستان و سران آنجا پیدا شد. گویا دامنه این ستیزه سیاسی گسترده تر بود چون پس از آن برادران دیگرش چون افراسیاب و مسعود شاه هم از پیر احمد روی گردان شدند. درگیری های خانوادگی فرزندان اتابک پشنگ، فرصت مناسبی در اختیار دشمن سرسخت آنها شاه منصور که در فارس حکومت یافته و به شدت درصدد تصفیه حساب با اتابکان لر بزرگ برآمده بود، گذارد تا به سادگی در امور سیاسی لر بزرگ دخالت کند. بنابراین به لرستان لشکر کشید. اتابک پیراحمد از جلوی او پس نشست و به اردوی امیر تیمور پناهنده شد. شاه منصور ملک اویس از بزرگان آنجا را به اتابکی لرستان گماشته و اتابک پیر احمد را به صورت رسمی برکنار کرد و راهی شیراز شد.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

تاریخ ظفرنامه، شرف الدین علی یزدی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)  دودمان فضلویه،اتابک پشنگ

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش سیزدهم

اتابک پشنگ ( ۷۵۷ - ۷۹۲ ق )

همان‌گونه که در جستار پیشین گفته شد

امیر مبارزالدین حکومت لر بزرگ را به اتابک پشنگ پسر سلغر شاه عم زاده و داماد نورالورد داد و خود به یاری فرزندش شاه شجاع برای تسخیر اصفهان رهسپار شد و دستگیری نورالورد را به اتابک پشنگ سپرد. اتابک پشنگ او را دستگیر و چشم‌هایش را کور کرد.

امیر مبارزالدین محمد اندکی پس از رویداد هایی که گفته شد گرفتار سرکشی فرزندان شد و برکنار گردید. جانشینان او رقابت ها و ستیزه های بی پایانی را با یکدیگر آغازیدند. شاه شجاع، شاه منصور، و شاه یحیی فرزندان مبارزالدین در زد و خورد همیشگی بودند. در چنین نابسامانی پیمان های ناپایدار میان آنها و حاکمان سرزمین های همسایه مانند شیخ اویس ایلکانی حاکم عراق عجم و آذربایجان و اتابک پشنگ حاکم ایالت لرستان و دیگران برپا می گردید. دوره اتابک شمس الدین پشنگ در چنین وضعیت سیاسی دنبال می شد. وضعیتی که خواه ناخواه اتابک را درگیر چالش‌های سیاسی - نظامی فرمانروایان درگیر در مناطق همسایه لرستان می‌کرد. مهم ترین بحران در روابط بیرونی اتابک پشنگ از سوی شاه منصور و برادر بزرگ او شاه شجاع پدیدار گردید. اتابک پشنگ سوی شاه شجاع را گرفت.

شاه شجاع شوشتر مرکز ایالت خوزستان را تصرف کرد و شاه منصور به بغداد رفت و با یاری و پشتیبانی آنجا به شوشتر وارد شد. استقرار شاه منصور در خوزستان سرآغاز سلسله تهاجماتی بود که به قلمرو اتابک پشنگ صورت می گرفت. شاه منصور از تهاجمات مزبور اهدافی چون کسب غنائم و اموال، و ایجاد اختلال در روابط اتابک و شاه شجاع

را پیگیری می‌کرد.

در این هنگام شاه شجاع به خاطر شورشی که در سلطانیه رخ داده بود به آنجا رفت. پس از سر و سامان دادن به آنجا از راه لر کوچک به سوی خوزستان حرکت کرد. در خرم آباد دختر ملک عزالدین حاکم لر کوچک را به همسری پسر خود برگزید و روابط را استوار نمود و به سوی شوشتر حرکت نمود. اتابک پشنگ نیز به سوی شوشتر رفت. این رخداد نزدیک سال ۷۸۵ق. روی داده است اما به علت اوضاع نامساعد جوی امکان دیدار دو طرف انجام نگرفت. از این رو به ناچار بازگشتند و قرار گذاشتند که با همدیگر علیه شاه منصور اقدام کنند. شاه منصور به تاخت و تازهای خود به خاک لر بزرگ ادامه می داد. اندکی بعد در سال ۷۸۶ق. شاه شجاع درگذشت و پسرش سلطان زین العابدین به حکومت رسید. پیوند اتابک با شاه شجاع بر بنیاد سکه‌هایی که به نام شاه شجاع در سال‌های ۷۶۲ق و ۷۶۴ق در ایذه ضرب شده است قابل بررسی است.

اتابک پشنگ با سلطان زین العابدین نیز روابط خوبی داشت. سلطان زین العابدین برای برخورداری از پشتیبانی و پایبندی اتابک پشنگ موافقت کرد نامادری اش «در ملک» همسر پیشین شاه شجاع و مادر سلطان مهدی به ازدواج اتابک درآید. در نتیجه درملک به لرستان فرستاده شد. پساتر سلطان زین العابدین که از برابر تیمور به شوشتر می‌گریخت، سلطان مهدی را به مادرش - در لرستان - سپرد. سلطان زین العابدين در شوشتر به دست شاه منصور زندانی شد. شاه منصور توانست با تصرف شیراز جایگاه خود را تثبیت نماید. از این رو هنگامی که سلطان زین العابدین از زندان فرار کرد و به لر کوچک نزد اتابک ملک عزالدین رفت از سوی مخالفان شاه منصور به او کمک شد تا به اصفهان رفته و سپس به شیراز لشکر بکشد. از جمله آنان اتابک پشنگ بود که در این هنگام پیشکش های درخور همراه هوشنگ فرزندش با ۷۰۰ سوار به یاری او فرستاد. برخی از تاریخ نگاران این اقدام اتابک پشنگ را ناتوانی او از چاره‌جویی در برابر تازش های شاه منصور که احشام و اغنام و اموال لرستان را غارت و تاراج می کرد، دانسته اند و می‌خواست پشتیبانی سلطان زين العابدين هماورد شاه منصور را به دست آورد. از سوی دیگر افزون بر ناتوانی به خویشاوندی آنها نیز باید اشاره نمود. سلطان زین العابدین برای تصرف شیراز به آنجا لشکر کشید اما از شاه منصور شکست خورد. در این میان هوشنگ و لشکر لرستان به سرعت بازگشتند که شوند ضعف و سستی سپاه سلطان زین العابدین و بازگشت وی به اصفهان را به دنبال داشت.

در چنین اوضاعی اتابک پشنگ پس از ۳۵ سال فرمانروایی در سال ۷۹۲ق درگذشت.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲) دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)،اتابک نورالورد

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)
دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)
بخش دوازدهم
اتابک نورالورد (۷۵۱- ۷۵۷ ق.)
پس از مرگ اتابک افراسیاب برادرزاده اش نورالورد پسر سلیمان شاه به حکومت رسید.
وضعیت سیاسی جامعه ایران در دوران کوتاه حکومت اتابک نورالـورد تقریبا همانند وضعیت پیشین بود. آل مظفر و آل اینجو همچنان با هم در ستیز بودند و اتابک لر بزرگ را نیز وارد این درگیری ها کردند.
او پس از زوال ایلخانان ایران در کش مکش های میان ابو اسحاق اینجو و امیر مبارزالدین محمد از خاندان آل مظفر جانب ابواسحاق را گرفت.
آنها به اتفاق تدارک لشکر و سپاه دیدند. بر اثر انتشار خبر این اتحاد، شاه شجاع پسر امیر مبارزالدین در سال ۷۵۶ق. اصفهان را در محاصره داشت به سوی لرستان حرکت کرد. پدرش نیز در شهر فیروزان به وی رسید. در نتیجه اتحاد نوپای مخالفان به سرعت از هم پاشید. امیر شیخ ابواسحاق به شوشتر رفت و نورالورد به لرستان بازگشت.
البته اتابک نورالورد هنگامی که امیر مبارزالدین محمد در سال ۷۵۶ق اصفهان را در محاصره داشت، برای حل و فصل ستیزه جویی های او و برای آشتی دادن دو خاندان اینجو و مظفری، قاضی قطب الدین فرنشین قضاة لرستان را به نمایندگی فرستاد اما امیر مبارزالدین به او اجازه بازگشت نداد و او را به شیراز برد.
از سوی دیگر امیر مبارزالدین پس از تسخیر فارس کوشید اتابک نورالورد را از پشتیبانی ابواسحاق باز دارد. از این روی به بهانه پشتیبانی نظامی اتابک از امیر شیخ ابواسحاق و حمایت مالی و تدارکاتی که از او به عمل آورده بود، هیأتی عالی رتبه به نزد وی فرستاد. در این هیأت افرادی برجسته از جمله: مولانا ناصرالدین خنجی و امیر کمال الدین حسین رشیدی، خواجه رکن الدین عمیدالملک و خواجه صدرالدین اتاری حضور داشتند. رفت و آمد هیأت های سیاسی گرهی از مشکلات موجود در روابط دو طرف نگشود. گویا انتظارات بیشتری در این مذاکرات مطرح شده و احتمالا پیشنهادی دال بر اعلام تبعیت اتابک از خود را پی گیری می‌کرد. چون نتوانست اتابک را فرمانبردار خود کند، در زمستان ۷۵۷ق به آنجا لشکر کشید.در ابتدا کیومرث بن تکله به همراه شیخ عیسی کرد با سپاهی به مقابله او در نزدیکی بهبهان شتافتند اما شکست خوردند. این واقعه به سرعت موقعیت اتابک را تضعیف کرد روز بعد شمس الدین پشنگ به همراه علاءالدین عطا، تاج الدین تکین تاش و سراج الدین عمر لالبا با تمام اکابر و امرای آن دولت به نزد مبارزالدین آمدند و تسلیم شدند. در واقع خیانت کردند. امیر مبارزالدین تا ایذه پیشروی کرد. در آنجا خبر رسید اتابک نورالورد به منطقهٔ سوسن در غرب ایذه گریخته است. پس از آنکه شاه شجاع به آن سو حرکت کرد اتابک بار دیگر گریخت و در قلعه ای متحصن شد. قلعه مزبور به محاصره شاه شجاع درآمد.
امیر مبارزالدین محمد پس از اطمینان از سقوط لرستان، حکومت لر بزرگ را به شمس الدین پشنگ عموزاده و داماد اتابک نورالورد واگذار کرد. اتابک پشنگ به محاصره قلعه ای که اتابک نورالورد در آن پناه گرفته بود ادامه داد تا سرانجام او را دستگیر کرد و چشمانش را میل کشید.
دوره حکمرانی اتابک نورالورد دوره ای بسیار پرتلاطم در تاریخ اتابکان لر بزرگ به شمار می‌رود.بر بنیاد آگاهی های بسیار چکیده منتخب التواریخ شاید بتوان طرحی از شرایط جامعۀ لر بزرگ در دوران حکمرانی وی ارائه کرد. اتابک نورالورد در چند سال نخست فرمانروایی خود فرصت کوتاهی یافت تا بتواند سرخوشانه بـه سـر بـرد. او روزگار را به عشرت گذراند و خزاین چندین ساله نیاکان خود را به باد داد.
در منتخب التواريخ عدالت و فضیلت کسبی و ذاتی وی ستوده شده است. دورۀ سرخوشانه حکمرانی اتابک نورالورد تا دوره آغاز رویارویی وی با امیر مبارزالدین محمد به طول انجامیده است از حدود ۷۵۱ الی ۷۵۵ق). پس از آنکه خطری جدی در برابر حکومت وی ظاهر شد بخش قابل توجهی از امکانات مالی و نظامی او در اختیار متحدش شیخ ابو اسحاق قرار داده شد. امری که به احتمال بسیار باعث رویگردانی ارکان دولت از او و اعلام وفاداری به حاکم مظفری گردید. از این رو تردد شیخ ابو اسحاق اینجو به لر بزرگ و اقدامات اتابک نورالورد در پشتیبانی از او بحرانی درونی در حکومت وی را پدیدار کرده بود که در نهایت به سقوط فرمانروایی او انجامید.
✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی
تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی
بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری
اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر
تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی
تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی
تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

نبرد قفقاز و نقش نیروهای بختیاری به فرماندهی امیر جهانگیر بختیاری آسترکی در پیروزی سپاه ایران

👑روزشمار تاریخ: ششم امرداد ۱۰۲۵ قمری👑

نبرد قفقاز و نقش نیروهای بختیاری به فرماندهی امیر جهانگیر بختیاری آسترکی در پیروزی سپاه ایران

این نبرد در پی اشغال قفقاز ایران توسط سپاه عثمانی انجام گرفت. سپاه ایران در روز ششم امرداد سال ۱۰۲۵ ق./ ۱۶۰۴ م. شهر گنجه و ایروان را از عثمانی‌ها پس گرفت.

لشكريان شاه عباس كه برای اخراج عوامل عثمانی (تركيه) از چند منطقه در قفقاز ايران وارد اين منطقه شده بودند در اين روز شهر گنجه را كه اينك در جمهوری آذربايجان (باکو) قرار گرفته است، پس گرفتند. در جنگی كه روی داد بيش از دو هزار و پانصد تن از سربازان عثمانی كشته شدند. شاه عباس سپس محمد پاشا وزیر اعظم عثمانی که فرمانده سپاه عثمانی بود و در گنجه به اسارت گرفته شده بود را به زندان مازندران فرستاد. اندكی بعد، شماخی نيز با جنگ پس گرفته شد كه عثمانی در اين نبرد هم سه هزار كشته تلفات داد و تا آن سوی قارص عقب نشست.

بنابه گزارش اسکندر بیگ ترکمان جهانگیرخان بختیاری که از امرای لر بزرگ است و در این سفر در رکاب شاه عباس بود با دویست تن از سواران جنگی و گردان بنام بختیاری برای رویارویی با دشمن به لشکریان ایران پیوست و در جنگی که با سپاه عثمانی در آوردگاهی نمود یعنی در حالیکه افراد دشمن چندین برابر افراد بختیاری بودند به دشمن تاختند و نزدیک بود گرفتار شوند اما بر بنیاد نام قبیله بختش یاری کرده و به زور بازوی مردانگی و همکاری جوانان دلیر سپاه منصور، دشمن را شکست داده و توانست با سواران خود به سلامت از میان سیل خروشان لشکریان دشمن بیرون آید.

سپهر می نویسد جهانگیر خان پس از این ستیز و رشادت زیاد در میان لشکریان ایران و سران و امراء سپاه زبانزد شد، به گون ای که مورد توجه شاه قرار گرفت و به خلعت نایل آمد و بر دیگران برتری و رجحان یافت.

امیر جهانگیر خان فرزند امیر تاجمیر خان بختیاری آسترکی (دورکی) و مادرش دختر شاه اسماعیل صفوی بود.

✍️علی بهرامسری بختیاری

منابع و مآخذ

تاریخ عالم آرای عباسی، اسکندر بیگ ترکمان

تاریخ بختیاری، سپهر و سردار اسعد

بنه وار من ایل من (تاریخ بختیاری پس از ساسانیان)، علی آسترکی بختیاری

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت ایالت بختیاری از روزگار صفویه تا اوایل قاجار، علی بهرامسری بختیاری، مجله تاریخ پژوهی، دانشگاه فردوسی مشهد، سال بیست و دوم، شماره ۸۷، پاییز و زمستان ۱۴۰۲.

یادداشتها و خاطرات سردار ظفر بختیاری

تاریخ سیاسی - اجتماعی بختیاری،

جن، راف. گارثویت

تاریخ بختیاری، عبدالرضا درگاهی

بختیاری در آیینه تاریخ، جن. راف. گارثویت

شناخت سرزمین بختیاری، کریم نیکزاد امیرحسینی

بختیاری‌ها عشایر کوچ نشین ایرانی در پویه تاریخ، دیتر امان.

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان،اتابک مظفرالدین افراسیاب دوم


فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)
دودمان فضلویه اتابکان لر بزرگ (۵۵۰-۸۲۷ق.)
بخش یازدهم (پاره یکم)

اتابک مظفرالدین افراسیاب دوم (۷۴۰-۷۵۳ق.)
مظفرالدین افراسیاب فرزند اتابک نصرت الدین احمد پس از مرگ برادرش اتابک یوسف شاه دوم حاکم لرستان شد.
ابن بتوته جهانگرد مراکشی که در دوره اتابک افراسیاب وارد قلمرو لر بزرگ شد آگاهی های سودمندی برای دستیابی به ساختار سیاسی - اجتماعی لرستان در دوره او به ما می دهد. او در شرح مسافرتش تفصیلی از راه قدیم شوشتر به اصفهان یاد می کند.
ابن بطوطه از مسیر جنوب خوزستان به سمت شمال آن سفر کرده است. ابتدا در رامهرمز و سپس به شهر شوشتر رسیده که هنوز در قلمرو اتابک افراسیاب قرار داشتند. او از شوشتر به سوی شهر ایذه پایتخت اتابکان حرکت کرد و این فاصله را در سه روز طی کرد. از پل بریده و لهبری و مانجینیک - باغ ملک امروز و هلایجان یا هلایگان و ایذج - زمانی که ابن بطوطه در آنجا بوده نام مال امیر رواج داشته - جاده اتابک - راه سلطانی - و قلعه مدرسه و پل قدیم بزرگ نزدیکی گدار بلوطک و پل قدیم موسوم به عمارت و دوپلان و اردل و سولگان و گردنه کریوه رخ گذر کرد.
اتابک نسبت به مسافرین در ایالت خود بسیار مهمان نواز بوده است. در هر منزل از مسیر شوشتر تا شهر فیروزان کاروانسرایی(مدرسه) ساخته شده بود که در آنجا همواره هنگامی که مسافری به آنجا وارد می‌شد خوراک او و علوفه مرکبش را تهیه می‌کردند. پیشکار هر مدرسه با سرکشی به مسافران تازه وارد نیازهای آنها را برآورده می کرد. به هر مسافری نان و گوشت و شیرینی به محض آنکه می‌رسید داده می‌شد همه اقلام یادشده از محل اوقافی که اتابک نصرت الدین احمد بزرگ تعیین کرده بود تأمین می شد.
میان کریوه رخ و اصفهان ابن بتوته در روستای کوچک اشترجان و فیروزان که امروزه از روستاهای در بلوک لنجان می باشد اقامت کرد. نکته تأمل برانگیز در باره شبکه مدرسه ها در سرزمین لر بزرگ، ماهیت سازمان اداری حکومت است و چنین به نگر می‌رسد که بخشی مهم از وظایف مزبور بر دوش تشکیلات دینی حکومت اتابکان لر بوده است. توصیف ابن بطوطه از ایذه روشنگر برخی پرسمان های دیگر درباره وضعیت اجتماعی لر بزرگ است.
ابن بطوطه برای نخستین بار ما را از وجود مقامی روحانی در دوره اتابکان لر بزرگ در سده ۸ ق. آگاه می‌سازد. وی از شخصی به نام شیخ نورالدین کرمانی، که مقام «شیخ الشیوخ» شهر را در اختیار داشته است یاد می‌کند.
شیخ نورالدین عالمی پرهیزگار بود. او افزون بر آنکه گونه‌ای پیشوایی رسمی یا معنوی بر دیگر مردان دینی شهر ایذه داشته است، خویشکاری نظارت بر همه مدرسه ها یا خانقاه‌ها را نیز برعهده داشت. بر این بنیاد می‌توان از گونه‌ای تشکیلات دینی سخن به میان آورد که دربالای آن شیخ الشیوخ جای داشت و درآمد اوقات، هزینه ها و اداره خانقاه‌ها و مسائل مربوط به آنها را تحت نظارت داشته است.
دنباله دارد.......
✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی
تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی
تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی
بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری
اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر
حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.
تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی
تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی
تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)
سفرنامه ابن بطوطه
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)
دودمان فضلویه اتابکان لر بزرگ (۵۵۰-۸۲۷ق.)
بخش یازدهم (پاره دوم)

اتابک مظفرالدین افراسیاب دوم (۷۴۰-۷۵۳ق.)
در «خانگاه دینوری» که ابن بطوطه در آن سکنی گزیده بود ۱۲ درویش نیز بودند که هر کدام وظیفه ای بر دوش داشت، از پیش نماز تا خادم و قاریان قرآن.
ابن بطوطه از وجود مقام روحانی دیگری در قلمرو لر بزرگ یاد کرده است. وی
به گونه ای اتفاقی مولانا فضیل، فقیه بزرگی که سمت ریاست فقهای آن سامان را داشت، را نزد اتابک افراسیاب ملاقات می کند. به گفته او ایرانیان فقیهان را مولانا می‌خوانند. عالم مذهبی دیگری به نام فقیه محمود نیز نزد اتابک حضور داشت.
شوربختانه وی توضیحی درباره وظایف و نقش مولانا فضیل در قلمرو اتابک ارائه نمی کند. بی گمان وظایفی گونه گون بر دوش او قرار داشته است از جمله: تدریس علوم دینی اقامه حدود شرعی، اجرای احکام و اقامه واجبات و نظارت بر امور شرعی و سایر امور مشابه تشکیلات عالمان دینی و فقها.
توصیف ابن بطوطه از برخی آداب و رسوم جامعۀ لر بزرگ بسیار ارزشمند است: بیتوته شب هنگام و پس از اقامه نماز در پشت بام و نقل مکان به هنگام بامداد، تهیه نان از آرد بلوط، رویه پوشیدن قبای زبر پشمین در زیر پیراهن، آیین نواختن موسیقی به دست نوازندگان در هنگام بیماری فرزند اتابک که با هدف دلشاد کردن مردم و دعا برای شفای وی انجام می شد، پوشیدن پوشاک نمدین در میان مردم ندار و تنگدست به ویژه در هنگامه برف و باران و سفر، پوشیدن تلیس (پارچه ای ابریشمی) و جل به عنوان پوشش خاص سوگواری، خاک و کاه بر سر زدن و تراشیدن موی جلوی سر به نشانه سوگواری، جمع کردن فرش های خانه به نشانه سوگواری؛ شیوه سوگواری گروهی و هماهنگ که به شکل سینه زنی انجام می گرفت و بسیار غم انگیز بود، پیوست پارچه خام پنبه ای کلفت کـه بـه صورت وارونه (پشت و رو) به لباس دوخته می شد و نشانه سوگواری به شمار می رفت و بر تن داشتن آن تا چهل روز، آیین از تن درآوردن جامه سوگ با جامه ارسالی از سوی صاحب عزا، انتقال جنازه در میان شاخه های درختان که میوه های ترنج و نارنج و لیمو بر آنها آویزان بود، و بردن شمع در برابر تابوت.
دنباله دارد.....
✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی
تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی
تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی
بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری
اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر
حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.
تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی
تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی
تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)
سفرنامه ابن بطوطه
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)
دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰-۸۲۷ق.)
بخش یازدهم (پاره سوم)

اتابک مظفرالدین افراسیاب دوم (۷۴۰-۷۵۳ق.)
ابن بطوطه از شخصیت اتابک افراسیاب نیز توصیفی قابل توجه به دست می‌دهد. به نظر می‌رسد وی از شراب خواری و دائم الخمر بودن اتابک که روابطش با وی را تحت الشعاع قرار داد تا اندازه ای دلگیر بود. وی در بدو ورود به ایذه نتوانست با اتابک ملاقات کند. چون اتابک دائم الخمر بود و جز روزهای جمعه از منزلش بیرون نمی آمد. مرگ پسر اتابک که ولیعهد و یگانه اولادش بود باید در تشدید وضعیت روحی اتابک تأثیر زیادی بر جای گذارده باشد. ابن بطوطه با اتابک در مجلس سوگواری که در سرای او برپا بود برخورد کرد و تنها پس از آنکه مدتی در کنار اتابک نشسته بود او را شناخت، اتابک جامه پشمین نمدینی بر تن داشت. او در پاسخ سلام ابن بطوطه به حالت نیم خیز ادای احترام کرد. اتابک پس از این دیدار ابن بطوطه را فراخواند تا ملاقاتی خصوصی با وی داشته باشد. ابن بطوطه جریان دیدار خود از خانه اتابک را چنین توصیف می‌کند: در حضور اتابک دو ظرف با در پوش هایی زرین و سیمین که حاوی شراب بود قرار داشت. اتابک از ابن بطوطه در باب کارهای الملک الناصر و اوضاع کشور حجاز مطالبی را پرسید که وی پاسخ‌هایی به او داد. اتابک مخمور بود و با زبان عربی که به آن چیرگی داشت با وی سخن می گفت. او حتی در باشندگی مولانا فضیل که سمت ریاست فقهای قلمرو او را داشت و حاجب و فقیه محمود به شرابخواری خود ادامه می داد.
ابن بطوطه رویه اتابک در این کار را نکوهش کرد. اتابک نیز سرزنش و درشتی کردن وی را تحمل کرد اما خمارتر از آن بود که به سخنان وی اهمیت بدهد.
ابن بطوطه مجلس وی را در چنین حالتی، بدون آنکه از وی اجازه گیرد ترک نمود. در آستانه خروج از سرای اتابک مولانا فضیل از وی به خاطر سخنانش به اتابک سپاسگزاری کرد؛ زیرا که هیچ یک از رجال دینی جرأت طرح چنین سخنانی را در نزد اتابک نداشت. هنگامی که ابن بطوطه عازم سفر شد اتابک برای او مقداری پول فرستاد.
دوره اتابک افراسیاب دورۀ ثبات سیاسی و اجتماعی بود. ابن بطوطه نیز ظاهرا نارسایی آشکاری که به منزلهٔ ناتوانی حکومت اتابک به شمار آید را ملاحظه نکرده بود اگرچه تدابیر خواجه سعدالدین که به گفته نطنزی اقدم فضلاء عالم است به عنوان وزیر اتابک در حفظ انتظام امور و گردش کارهای حکومت مؤثر بوده اما شاید به آسانی نتوان پذیرفت قلمرو لر بزرگ در روزگار پر از آشوب و بحرانی که کشور ایران را فرا گرفته بود با وجود چنین اتابکی نگهداری می شد. شاید بتوان وضعیت و حالت اتابک افراسیاب را به دوره کوتاهی از پایان زندگانی وی محدود دانست آنهم به خاطر بیماری و مرگ فرزندش که تنها پسر و ولیعهد وی بود زیرا حتا در زمانی که چنین رفتاری از او گزارش شده از چنان توانایی برخوردار بود که حتی فقها و علما در خلوت نیز یارای سخن گفتن با وی، برخلاف میل و اراده او را نداشتند.
پس از آنکه یازده سال از دور دولت آن اتابک و وزیرش بگذشت همزمان در سال ۷۵۱ ق. درگذشتند. آرامگاه هر دو در مال امیر در پیرامون مدرسه رکن آباد جای دارد. در درون مدرسه (زاویه _ خانگاه) مسجدی بود که نمازجمعه را در آنجا برگزار می کردند. گرمابه ای نیز در بیرون مدرسه جای داشت. مجموعه این مؤسسات در باغ بزرگی ساخته شده بود.
✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی
تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی
تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی
بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری
اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر
حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.
تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی
تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی
تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)
سفرنامه ابن بطوطه
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me
/Bakhtyari2025_ir

نبرد قفقاز و نقش نیروهای بختیاری در پیروزی سپاه ایران به فرماندهی سردار امیر جهانگیر خان بختیاری

👑روزشمار تاریخ: ششم امرداد ۱۰۲۵ قمری👑
نبرد قفقاز و نقش نیروهای بختیاری به فرماندهی امیر جهانگیر بختیاری آسترکی در پیروزی سپاه ایران
این نبرد در پی اشغال قفقاز ایران توسط سپاه عثمانی انجام گرفت. سپاه ایران در روز ششم امرداد سال ۱۰۲۵ ق./ ۱۶۰۴ م. شهر گنجه و ایروان را از عثمانی‌ها پس گرفت.
لشكريان شاه عباس كه برای اخراج عوامل عثمانی (تركيه) از چند منطقه در قفقاز ايران وارد اين منطقه شده بودند در اين روز شهر گنجه را كه اينك در جمهوری آذربايجان (باکو) قرار گرفته است، پس گرفتند. در جنگی كه روی داد بيش از دو هزار و پانصد تن از سربازان عثمانی كشته شدند. شاه عباس سپس محمد پاشا وزیر اعظم عثمانی که فرمانده سپاه عثمانی بود و در گنجه به اسارت گرفته شده بود را به زندان مازندران فرستاد. اندكی بعد، شماخی نيز با جنگ پس گرفته شد كه عثمانی در اين نبرد هم سه هزار كشته تلفات داد و تا آن سوی قارص عقب نشست.
بنابه گزارش اسکندر بیگ ترکمان جهانگیرخان بختیاری که از امرای لر بزرگ است و در این سفر در رکاب شاه عباس بود با دویست تن از سواران جنگی و گردان بنام بختیاری برای رویارویی با دشمن به لشکریان ایران پیوست و در جنگی که با سپاه عثمانی در آوردگاهی نمود یعنی در حالیکه افراد دشمن چندین برابر افراد بختیاری بودند به دشمن تاختند و نزدیک بود گرفتار شوند اما بر بنیاد نام قبیله بختش یاری کرده و به زور بازوی مردانگی و همکاری جوانان دلیر سپاه منصور، دشمن را شکست داده و توانست با سواران خود به سلامت از میان سیل خروشان لشکریان دشمن بیرون آید.
سپهر می نویسد جهانگیر خان پس از این ستیز و رشادت زیاد در میان لشکریان ایران و سران و امراء سپاه زبانزد شد، به گون ای که مورد توجه شاه قرار گرفت و به خلعت نایل آمد و بر دیگران برتری و رجحان یافت.
سردار امیر جهانگیر خان فرزند سردار امیر تاجمیر خان بختیاری آسترکی (دورکی) و مادرش دختر شاه اسماعیل صفوی بود.

✍️علی بهرامسری بختیاری

منابع و مآخذ
تاریخ عالم آرای عباسی، اسکندر بیگ ترکمان
تاریخ بختیاری، سپهر و سردار اسعد
بنه وار من ایل من (تاریخ بختیاری پس از ساسانیان)، علی آسترکی بختیاری
حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.
مناصب، القاب و عناوین حکومتگران بختیاری و نوع حکومت ایالت بختیاری از روزگار صفویه تا اوایل قاجار، علی بهرامسری بختیاری، مجله تاریخ پژوهی، دانشگاه فردوسی مشهد، سال بیست و دوم، شماره ۸۷، پاییز و زمستان ۱۴۰۲.
یادداشتها و خاطرات سردار ظفر بختیاری
تاریخ سیاسی - اجتماعی بختیاری،
جن، راف. گارثویت
تاریخ بختیاری، عبدالرضا درگاهی
بختیاری در آیینه تاریخ، جن. راف. گارثویت
شناخت سرزمین بختیاری، کریم نیکزاد امیرحسینی
بختیاری‌ها عشایر کوچ نشین ایرانی در پویه تاریخ، دیتر امان.
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی
https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲) دودمان فضلویه،اتابک رکن الدین یوسف شاه دوم

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)
دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰-۸۲۷ق.)
بخش دهم
اتابک رکن الدین یوسف شاه دوم (۷۳۳ -۷۴۰ق.)

اتابک نصرت الدین احمد بزرگ چهار پسر بنام های رکن الدین یوسف شاه، افراسیاب، سلیمان شاه و سلغر شاه داشت. پس از مرگ وی یوسف شاه جانشین پدر شد.
او حکم فرمانروایی لرستان را از سلطان ابوسعید ایلخان مغول دریافت کرد. با مرگ سلطان ابوسعید در سال ۷۳۶ ق. دوران فترت در ایران آغاز شد و تا آمدن تیمور دنباله داشت.
دوره فرمانروایی اتابک یوسف شاه همزمان است با بحران‌های سیاسی و درگیری و زد و خورد امیران مغول با یکدیگر برای گرفتن منصب ایلخانیگری.
اتابک یوسف شاه از این اوضاع و احوال آشفته بهره برد و اقداماتی را برای بازگرداندن برخی مناطق مانند شوشتر و شهر پیروزان نزدیک اصفهان که پیشتر جزو قلمرو آنها بودند انجام داد. او نخست به خوزستان لشکر کشید و شوشتر و هویزه و بصره را تصرف نمود. پیامد چنین کاری برای جانشینان او پیوسته دردسرساز بود به گونه ای که تا زمان تیموریان اتابکان لرستان در امور آن منطقه درگیر بودند و حتا هنگامی که حاکم قدرتمندی در آن منطقه پیدا می شد به درون قلمرو لر بزرگ لشکرکشی می کردند.
اتابک یوسف شاه برنامه گسترش قلمرو خود را به سوی اصفهان نیز دنبال کرد. گویا او در نبرد نظامی با حاکم اصفهان به نتیجه‌ای نرسید از این رو حاکم اصفهان را تهدید کرد در صورتی که خواسته های وی یعنی بازگرداندن شهر فیروزان را نپذیرد سرچشمه زاینده رود را خواهد بست و تا شهر پیروزان را نگرفت از آن صرف نظر نکرد.
برای اتابک یوسف شاه تصرف شهر فیروزان در حکم بازگشت به سیاست راهبردی و استراتژیک فرمانروایی اتابکان لر بزرگ در زمان مغولان بود، از این رو در دوره اتابک یوسف شاه قلمرو او از بصره و خوزستان تا فیروزان نزدیک اصفهان، لالستان (مناطق میان داران و خوانسار و الیگودرز شرقی =بربرود شرقی) و ناحیه جاپلق = بربرود غربی- مناطق شمال اشتران کوه تا دورود نیز جزو قلمرو این اتابک بوده است. ابن بطوطه رامهرمز را نیز جزو قلمرو اتابکان لر بزرگ می‌داند.
اتابک یوسف شاه به عنوان حاکمی که با رعایای خود با عدل و داد رفتار می کرد مورد ستایش قرار گرفته‌است. هیچ گزارشی از رخدادهای داخلی قلمرو وی وجود ندارد از این رو دورانی آرام و بدون آشفتگی می توان تصور نمود.
از سوی دیگر او توانست به دلیل ضعف حکومت مرکزی و آشفتگی‌های سیاسی - نظامی
به عنوان فرمانروایی مستقل و به دور از بایسته های تابعیت سیاسی - نظامی حکومت مرکزی به امر فرمانروایی بپردازد.
اتابک یوسف شاه در ششم جمادی الاول سال ۷۴۰ در سن ۴۳ سالگی پس از ۷ سال فرمانروایی، بر اثر بیماری در شوشتر درگذشت و همراهانش تابوت وی را به مالمیر (ایذه) منتقل و در آنجا در مدرسه رکن آباد به خاک سپردند.
✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی
تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی
تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی
بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری
اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر
حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.
تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی
تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی
تاریخ آل مظفر، محمود کتبی (گیتی)
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲) دودمان فضلویه،اتابک نصرت الدین احمد

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)
دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰_۸۲۷ ق.)
بخش نهم
اتابک نصرت الدین احمد (۶۹۵-۷۳۳ ق.)
اتابک نصرت الدین احمد فرزند اتابک یوسف شاه و برادر اتابک افراسیاب پس از اتابک افراسیاب که در دربار مغول بود به موجب فرمان غازان خان به مقام اتابکی لرستان گماشته شد و بر تخت ایالت نشست.او یکی از نامدارترین اتابکان فضلویه است و نگارنده به او لقب بزرگ داده است. دوره فرمانروایی او همزمان شد با حکومت ایلخانان مغول مانند غازان خان، سلطان اولجایتو و سلطان ابوسعید. اتابک نصرت الدین احمد در مدت فرمانروایی خود در لر بزرگ کارهای گوناگونی برای پیشرفت وضعیت اقتصادی_ اجتماعی و رشد فرهنگی لرستان انجام داد. اتابک با پرداخت مالیات به حکومت مرکزی دوره فرمانروایی خود را بدون بحران سیاسی گذراند. او آداب مغول را در لرستان رواج داد و برای جبران ویرانی های روزگار برادرش کوشش فراوان نمود.
اتابک نصرت الدین برای اجرای برنامه‌های عمرانی خود چند طرح مهم را به اجرا درآورد که از مهمترین آنها توجه به احوال رعایا و کاهش بار مالیاتی بود. کارهای وی شوند عمران و آبادانی ایالت لر بزرگ شد و درآمدهای حکومت نیز افزایش یافت. همچنین او برای انجام بهتر برنامه های خود در بخش اداری حکومت و پیوندهای دودمانی خود که در زمان برادرش با کشتن چند تن از خویشاوندان نزدیک تیره شده بود، با تعیین وزیری که منصب «ولیعهدی» او را نیز بر دوش داشت، بهبود یافت. او ملک قطب الدین پسر عمادالدین پهلوان پسر اتابک یوسف شاه، عموی خود را به وزارت و خسرو شاه پسر ملک حسام الدین را به سرداری سپاه منصوب کرد. با این اقدامات سرزمین لرستان رشک بهشت گشت.
در کنار برنامه‌هایی برای بسامان کردن امور فرمانروایی، مجموعه اقداماتی را در پهنه پرسمان های فرهنگی نیز انجام داد. او با دانشمندان اهل ادب و شعرا نشست و برخاست می کرد و از خود نامی نیک به یادگار گذاشته است. همین سبب شد گروهی از دانشمندان پیرامون وی گرد آیند و فضای فرهنگی دربار را فروغی تازه ببخشند. در تاریخ ادبیات فارسی چهار کتاب فارسی به نام او تألیف شده و نویسندگان آن کتاب ها از او به نیکی سخن رانده اند که عبارتند از: ۱. شرف الدین فضل الله حسینی قزوینی تاریخ معجم فی آثار ملوک العجم که در شرح حال پادشاهان ایران است را بنام اتابک کرد. او همچنین اثر دیگر خود الترسل النصرتیه را در سال ۷۲۷ق بنام اتابک نصرت الدین احمد نوشت.
۲. شمس الدین بن فخرالدین فخری اصفهانی در حدود سال ۷۱۳ق اثر خویش به نام معیار نصرتی را که در فن عروض و قافیه است به نام اتابک نصرت الدین احمد نگاشته است.
۳. هندوشاه بن سنجر نخجوانی ترجمه كتاب منية القصلاء في تواریخ الخلفا و الوزراء را که به نام تاریخ فخری شناخته است با افزودن اضافاتی بر آن به اتابک نصرت الدین پیشکش نمود.
اتابک همچنین مدارس، کاروانسراها و راه های بسیاری ساخت و نزدیک ۱۶۰ (۴۶۰) خانقاه در قلمرو خود از جمله ۳۴ (۴۴) باب در ایذه پایتخت خود برپا نمود.
او برای کامیابی در انجام برنامه‌های آبادانی خود، درآمد حکومت را سالیانه به سه بخش مساوی تقسیم و هر سهم را برای کاری خرج می‌کرد. یک سوم آن را صرف گذران زندگی خود و خویشاوندان و کسان، یک سوم هزینه نگهداری سپاهیان و یک سوم دیگر آن هزینه زوایا و مدارس می نمود و خود نیز از صلحا بود و غالبا در زیر لباس جامه پشمینه می‌پوشید و به تنگدستان یاری می رساند.
اتابک در دوره فرمانروایی خود با برخی پرسمان های فرا منطقه ای نیز بنابه نیازهایی که پیش می‌آمد، شرکت می کرد. در زمان غازان خان هنگامی که محمود شاه در کرمان شورش کرد (۶۹۹ق.) دستور داد شحنه اصفهان و اتابک نصرت الدین احمد و نظام الدین حسن شبانکاره به کرمان بروند و آنجا را تصرف کنند.
شایسته به بیان است که ملک قطب الدین پسر عمادالدین پهلوان وزیر و جانشین او در دوره فرمانروایی وی درگذشت از این رو فرزند خود یوسف شاه را به جانشینی برگزید.
اتابک نصرت الدین ۳۸ سال به دولت و کامرانی در قلمرو موروثی خود فرمانروایی نمود و در سال ۷۳۳ق. درگذشت.
✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی
تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی
تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی
بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری
اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر
حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.
تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی
تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان   دودمان فضلویه،اتابک افراسیاب یکم و وزارت خواجه احمد آسترکی

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰_۸۲۷ق.)

بخش نهم (پاره دوم)

اتابک افراسیاب یکم

اتابک افراسیاب چنین فرصتی را غنیمت شمرد و آن را به فال نیک انگاشت نزدیکان و بستگان خود را به فرمانروایی ولایات از همدان تا کنار خلیج فارس منصوب نمود و خود به قصد سرنگونی حکومت مغول و تسخیر سرزمین های زیر نفوذ مغولان رهسپار گردید. ملک جلال الدین پسر اتابک تکله ولیعهد خود را با لشکر به دربند کره رود (قم) فرستاد. آنها با سپاه مغول برخورد کردند و جنگ آغاز شد. مغولان در این جنگ شکست خوردند.

چون خبر شکست مغولان به مرکز رسید امیر گیخاتوخان امیرتولدای ایلداجی را با ده هزار مغول و حکام لر کوچک به جنگ افراسیاب فرستادند. امیر تولدای در حدود جوی سرد به افراسیاب رسید. افراسیاب از ترس لشکریان مغول به قلعه مانگشت پناه برد و شمار زیادی از لشکر لرها (لر بزرگ) کشته شدند و مغولان قلعه را محاصره کردند.

رخداد تازش سپاه مغول به قلمرو لر بزرگ تجربه اجتماعی درخور نگرشی در تاریخ منطقه لرستان و ایران است. در این مرحله نیز مغولان با سپاهی سنگین به لرستان وارد شده و برنامه گسترده ویرانی منابع و امکانات اقتصادی و انهدام نیروی انسانی این منطقه را به اجرا درآوردند. بربنیاد سیاست جنگی مغولان در برنامه تنبیه شورشگران علیه حکومت مغولان شدت عملی به کار می‌رفت که «کشتار عمومی» از مهمترین بندهای آن بود. شدت کشتار مغولان در روند لشکرکشی به لرستان به اندازه ای بود که به گفته حمدالله مستوفی از اندازه گذشته بود.

افراسیاب اسیر شد و امیر تولدای او را با خود به نزد گیخاتوخان بردند با شفاعت و پا درمیانی اروک خاتون و پادشاه خاتون کرمانی از کشتن او صرف نظر کرد و دوباره حکومت لرستان را به او واگذار کرد و او برادر خود احمد را ملازم خان مغول گردانید و به لرستان بازگشت.

اتابک افراسیاب قزل و سلغرشاه و بیشتر نزدیکان خود و ارکان دولت را همچون

خواجه احمد فرزند حاجی (...) آسترکی، فخر الدين يوسف فرزند سراج الدین، امیرحسن فرزند شهریار، تاج الدین علی فرزند کامیار عقیلی، ابوطالب شهر امیر، شمس الدین احمد زنگی و جمال الدین محمود ابوالفوارس را که از بزرگان با رأی و تدبیر و صاحب تمول بودند چون در لرستان صاحب قدرت و شوکت شده بودند را بکشت و در ملک لرستان مطلق العنان شد. در واقع او با حذف گروهی از اشراف قدرتمند امکان کنترل امور حکومتی و اعمال قدرت بلامنازع را بدست آورد. این رخداد از نظر زمانی باید در دوره پایانی عمر ایلخان گیخاتو رخ داده باشد.

واپسین دوره فرمانروایی اتابک افراسیاب از مرگ گیخاتو و جلوس غازان خان (۷۰۳-۶۹۴ق) آغاز گردید. هنگامی که غازان خان مغول بر تخت نشست، اتابک افراسیاب به نزد او رفت و دوباره حکومت لرستان به وی داده شد. اتابک پس از مدتی به لرستان بازگشت و تا سال ۶۹۵ق. که غازان خان آهنگ سفر بغداد نمود به حکومت خود دنباله داد. غازان خان در روند سفر خود به بغداد در همدان ایست نمود. اتابک افراسیاب و دیگر ملوک عجم به حضور وی رسیدند. ایلخان او را به ظاهر مورد لطف و نوازش بسیار قرار داد و پروانه بازگشت به لرستان به وی داد. اتابک پس از مراسم ویژه آهنگ لرستان کرد و در هنگام بازگشت با امیر هرقداق حاکم فارس که به سوی اردوی خان مغول می رفت، برخورد نمود. امیر هرقداق افراسیاب را به نزد غازان خان برد و در پیش ایلخان مغول شرح حال افراسیاب را بازگو نمود و سرانجام غازان در ۲۰ ذی الحجه سال ۶۹۵ق. افراسیاب را در نهاوند بکشت و حکومت لرستان لر بزرگ را به برادرش نصرت الدین احمد بداد.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان   دودمان فضلویه،اتابک افراسیاب اول

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰_۸۲۷ق.)

بخش نهم (پاره نخست)

اتابک افراسیاب اول (۶۸۸ - ۶۹۵ ق.)

پس از مرگ اتابک یوسف شاه، حکومت لرستان به پسر وی افراسیاب که در دربار مغول بود، داده شد. او پس از دریافت حکم اتابکی از ارغون خان مغول به لرستان آمد و برادر خود احمد را رهسپار درگاه خان مغول گردانید.

روزگار فرمانروایی اتابک افراسیاب در لرستان به سه دوره بخش بندی می شود.

نخست دوره ارغون خان

دوم دوره گیاتو خان

سوم دوره غازان خان

در دوره نخست فرمانروایی اتابک افراسیاب از دو رخداد مهم آگاهی‌هایی در دست است.

نخست کوشش های اتابک برای در اختیار گرفتن ولایت کوه گیلویه است. او به ایلخان گفت که ولایت کوه گیلویه به لرستان پیوسته است و از دیرزمان مالیات و درآمدهای آنجا جزو تعهدات دیوانی اتابکان لر بوده است در حالی که اکنون چنین نیست. حال اگر ایلخان بار دیگر این ولایت را به تصرف وی باز دهد، تعهد می کند بیشتر از آن مقداری که دیوان فارس از آن ولایت برعهده گرفته است، به خزانه ایلخان پرداخت نماید. ایلخان با این پیشنهاد موافقت کرد و با صدور فرمانی کوه گیلویه را به وی داد. اتابک به سرعت کهگیلویه را تصرف کرد. این کار باعث رنجش حکام فارس گردید. آنها نیز به رایزنی با ایلخان پرداختند و گفتند که این ولایت میان فارس و لرستان جای دارد و اتابکان لر نمی توانند سرنوشت آن را تضمین کنند. ارغون پس از شنود ادعای حکام فارس با صدور فرامینی اداره آن سرزمین را به آنها بازگرداند، اما اتابک افراسیاب به فرامینی که حکام فارس در این باره ارائه می‌کردند توجهی نمی کرد و به بهانه‌های گوناگون از انجام فرمان ایلخان سرمی دوانید. افزون بر آن دژ مانگشت را نیز که ظاهرا مدتی قبل، از تصرف اتابکان لر بیرون شده بود، بگرفت و کوتوالان (قلعه بانان) آن قلعه را کشت.

او حکومت کوه گیلویه را به قزل که عموزاده وی و از جمله سرداران سپاه و جزو ارکان حکومت او بود واگذار کرد. اندکی بعد میان اتابک افراسیاب و قزل به خاطر اداره ولایت کوه گیلویه اختلاف افتاد ازاینرو اتابک به کوه گیلویه لشکر کشید و قزل به حکام فارس پناهنده شد. اتابک با فرستادن پیک از او دلجویی کرد و اطمینان داد تا بازگردد. هنگامی که قزل نزد اتابک برگشت

اتابک از او خواست که کاری انجام دهد و آن کشتن افرادی چون نظام الدین و جلال الدین و صدرالدین که از زمان حکومت هزار اسب مقام وزارت در خاندان ایشان بود را محاکمه و هر یک را به جرمی متهم گردانید و آنها را از بین برد. گویا این افراد در دشمنی میان اتابک و قزل نقش داشته اند و از قزل پشتیبانی می کردند. بنابه گزارش شهاب الدین شیرازی قزل پیمان شکنی روا داشت و این کار را انجام داد.

یکی دیگر از کارهای اتابک کوتاهی در پرداخت مالیاتی بود که به خان مغول تعهد داده بود.

او ایلچیان ایلخان را معطل کرد و این رویه را تا هنگام خبر مرگ ارغون خان در سال (۶۸۱ق) ادامه داد.

دور دوم فرمانروایی اتابک افراسیاب با مرگ ارغون خان آغاز شد.

در آن روزگار داستانی بر سر زبان ها بود که «پادشاهی مسلمان خروج خواهد کرد و انتزاع مملکت از تصرف مغول او را میسر می‌شود.» باور به این خبر در کنار استعداد نظامی و توانایی رزمی اتابک، موجب شد وی در این باره سریع تر از دیگران اقدام کند. او ابتدا قصد اصفهان کرد. بهانه نیز داشت. رفتار اتابک به گونه ای بود که پس از کشتن وزیران گروهی از نزدیکان و خویشاوندان آنها به اصفهان متواری شدند. قزل را برای استرداد آنها به اصفهان فرستاد و در این هنگام خبر مرگ ارغون خان مغول در اصفهان پیچید. قزل و سلغر شاه پسران حسام الدین پهلوان دلاوری نمودند و اصفهان را از چنگ بایدو که نماینده ارغون خان مغول بود بدست آورند و او را کشتند و بنام اتابک افراسیاب سکه زدند. همچنین لرهایی که به اصفهان پناهنده شده بودند را دستگیر و با بی رحمی و زاری به هلاکت رساندند.

دنباله دارد

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

تاریخ وصاف، شهاب الدین عبدالله شیرازی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان، دودمان فضلویه،اتابک یوسف شاه یکم

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰_۸۲۷ق.)

بخش هشتم

اتابک یوسف شاه یکم (۶۷۱-۶۸۸ق.)

هنگام حکومت پدرش اتابک شمس الدین آلب ارغو از ملازمان درگاه ابقاخان مغول بود. پس از یک ماه که از مرگ پدرش می‌گذشت به حکم و فرمان خان مغول حکومت لرستان لر بزرگ به وی داده شد. همواره با دویست مرد دلاور جزو سپاهیان درگاه خان مغول بودند و نواب ایشان به حکومت لرستان گماشته می شدند.

اقامت اتابک یوسف شاه در دربار مغول به سه دوره بخش می شود: دوره اباقاخان، دوره احمد تکودار و دوره ارغون.

در دوره اباقاخان اتابک یوسف شاه در چندین جنگ مهم در رکاب او بود از جمله هنگام تهاجم براق به خراسان در اواخر سال ۶۶۸ق.، اتابک یوسف شاه با لشکری از لرستان به یاری اباقاخان شتافت و در آن جنگ دلاوری‌ها از خود نشان داد. بار دیگر اتابک به هنگام لشکر کشی اباقاخان به گیلان و دیلمان در رکاب او بود. در آن جنگ اتابک یوسف شاه مردانه جنگید و ایلخان را که با خطری جدی روبه رو شد، جان او را نجات داد. پس از این پیروزی اتابک مورد توجه خان مغول قرار گرفت و او را خلعت نمود

و به اتابک لقب «بهادر» را ارزانی داشت و سرزمین های خوزستان، کوه گیلویه ، شهر فیروزان (=فلاورجان) و گلپایگان را به عنوان سیورغال (= سرزمین و آبادی‌هایی را شامل می‌شد که پادشاه یا حاکم وقت جهت معیشت به زیردستان می‌بخشید) به اتابک واگذار نمود.

براساس حکم یرلیغ وی باید ولایات سیورغالی مزبور را تصرف نماید. از این رو اتابک برای اجرای این دستور آهنگ کوه گیلویه نمود و با شولان به زد و خورد پرداخت و برادر نجم الدین شول حاکم آنجا در آن جنگ کشته شد و اتابک کهگیلویه را تصرف کرد.

ابقاخان در سال (۶۸۰ق.) درگذشت. پس از مرگ وی میان برادرش سلطان احمد تکودار و پسرش ارغون خان بر سر جانشینی اختلاف افتاد.

دوره سلطان احمد تکودار (۶۸۱-۶۸۳ق.)

اتابک یوسف شاه مدتی را به دور از دربار مغول و در قلمرو خود گذرانید.

هنگامی که تکودار طاش منگو را به حکومت فارس فرستاد از اتابک یوسف شاه خواست به هنگام ضرورت برای یاری وی به شیراز برود. پس از مدتی ایلخان به اتابک دستور داد برای رویارویی با مخالفان حاکم فارس به آنجا برود. با روانه شدن اتابک به آن سو اردوی مخالفان طاش منگو پراکنده شدند و اتابک نیز به لرستان بازگشت.

به زودی اتابک ناگزیر به مداخله در نبرد قدرت میان سلطان احمد تکودار و ارغون خان شد. سلطان احمد تکودار از اتابک یوسف شاه و دیگر همپیمانان خود درخواست یاری نمود.

اتابک یوسف شاه به سپاه ایلخان پیوست و در لشکرکشی تکودار به خراسان شرکت کرد. در نبردی که رخ داد تکودار شکست خورد و سپاهیان لر ناگزیر از راه بیابان طبس به نزدیکی نطنز رفته و از آنجا به لرستان بازگشتند و صدمات سنگینی را متحمل شدند.

دوره ارغون خان ( ۶۸۳-۶۹۰ق.)

پس از شکست تکودار ارغون پسر اباقاخان به منصب به حکومت رسید. روابط او با اتابک یوسف شاه به سرعت بازسازی گردید. اندکی

بعد ارغون خان اتابک را مامور کرد تا خواجه شمس الدین محمد جوینی صاحب دیوان را که احتمالا در لرستان در پناه اتابک بود به نزد او بیاورد که منجر به کشته شدن وی گردید.

احتمالا از شروط سازش میان اتابک یوسف شاه که پیشتر پشتیبان تکودار بود، و ارغون خان تحویل خواجه بوده است.

اتابک یوسف شاه پس از این رویدادها به لرستان بازگشت و با دختر خواجه ازدواج کرد. واپسین کوشش وی، لشکرکشی به کوه گیلویه بود که در میان راه ناگهان بر اثر خوابی که دیده بود تصمیم به بازگشت گرفت و در هنگام برگشت در سال ۶۸۸ق. درگذشت. از ایشان دو پسر بنام های افراسیاب و احمد به یادگار بماندند. افراسیاب که در زمان پدر در دربار ارغون خان بود با حکم وی جانشین پدر شد.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان، دودمان فضلویه،اتابک شمس الدین الب ارغون

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش هفتم

اتابک شمس الدین الب ارغو(ارغون)(۶۵۶-۶۷۱ ق.)

پس از مرگ اتابک تکله حکومت لرستان به اتابک شمس الدین برادر وی که در نزد مغولان گروگان بود، داده شد.

لشکر مغول که در زمان اتابک تکله به لر بزرگ وارد شده بود همچنان در آنجا بودند. تنها پس از بازگشت شمس الدین به آنجا بود که به لشکر مغول دستور داده شد که باز گردند. اقامت کوتاه مدت سپاه مغول در لر بزرگ نتایج ویرانگری به بار آورده بود. مغولان روستاهایی را که اتابکان پیشین ــ از جمله هزار اسپ - ساخته بودند به ویرانه تبدیل کردند.

چون اتابک شمس الدین به لرستان بازگشت ولایت را ویران کرده بودند و عده ای از مردم آواره و شماری بیچاره شده بودند.

مهمترین برنامه شمس الدین در زمان فرمانروایی اش بازسازی ویرانی ها و جبران آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی وارد شده به مردم منطقه بود.

در برابر چنین وضعیتی ابتدا تا یکی دو سال از گرفتن مالیات خودداری کرد. در گام دوم همه گروه های را که از برابر مغولان گریخته بودند، گردآوری کرده و به جای خود باز گرداند و مردم را مورد پشتیبانی قرار داد، تا بار دیگر به ساختمان سازی و کشاورزی بپردازند.

وی عدل و داد ورزید و با حسن تدبیر و اندیشه شمار زیادی را جمع کرد و آنها را دلجویی داد و ایشان را از فرمانروایی خود آگاه نمود و همچنین دستورات لازم را جهت آبادانی و عمران منطقه صادر نمود. در اندک زمانی سرزمین زیر فرمانروایی او آباد گردید.

شمس الدین به خاطر کاهش شدید درآمد های حکومت از محل مالیات و نیاز به کاهش هزینه‌های حکومتی برای تکمیل برنامه اصلاحی خود، دستگاه و سازمان های حکومتی اتابکان را از حالت دستگاه حکومت های ثابت و یکجانشین به صورت فصلی درآورد. او زندگی کوچ نشینی را بر گزید و زمستان را در ایذه و سوسن تا حدود شوشتر و تابستان را در جوی سرد و بازفت و دامنه زردکوه که سرچشمه رودخانه های کارون و زاینده رود است، روزگار می گذراند. پیامد این رویه خرسندی بخش بود چون اظهار نظر تاریخ نگاران در این باره نشان از نزدیک شدن وضعیت اقتصادی - اجتماعی مردم به رده های رشد و پیشرفت پیش از ورود مغولان به منطقه دارد.

چنین به نگر می‌رسد مجموعه سیاست‌ها و تدابیری که اتابک برای زنده کردن شیوه تولید کشاورزی و شبانی در لرستان انجام داد، زیر فرمان شخصیتی دیوانسالار انجام گرفته باشد زیرا به اجرا در آوردن چنین برنامه ای بربنیاد نظام پدرسالاری مبتنی بر کدخدایی قبیله ای نمی توانست انجام بگیرد.

دوره حکمرانی اتابک شمس الدین همزمان با حکومت هولاکو خان و اباقا خان (۶۶۳-۶۸۰ق) بود. روابط وی با دربار ایلخانان مغول تا هنگام مرگ وی درشرایط مطلوبی بوده است.

هولاگو خان با اعطای منصب اتابکی به الب ارغو پیوند سیاسی میان اتابکان لر بزرگ با ایلخانان مغول را بنیاد نهاد. از این پس مشروعیت سیاسی حکمرانان لر بزرگ بربنیاد دریافت سرنام اتابکی از ایلخانان مغول بود.

اتابک الب ارغو با فرستادن فرزندش یوسف شاه به درگاه ابقا خان به این پیروی گردن نهاد.

شایسته به بیان است که اتابک الب ارغو ظاهرا در اداره قلمرواش _گرچه گزارشی در این زمینه وجود ندارد _ از اختیاراتی ویژه از جمله تصمیم گیری در امور مهمی مانند بخشش مالیاتی رعایا، بازگرداندن گروهایی که از لر بزرگ خارج شده بودند و جابه جا کردن آنها در قلمرو خود، در کنار عدم ورود مغولان و نمایندگان نظامی - اداری آنها به قلمرو لر بزرگ

برخوردار بوده است.

اتابک شمس الدین نزدیک پانزده سال فرمانروایی کرد و در سال ۶۷۱ق. جهان را بدرود گفت. آرامگاهی در سیلاخور شرقی در دهستان حشمت آباد دورود بنام پیر شمس الدین وجود دارد که احتمالا آرامگاه وی می باشد. در جستار پیشین گفته شد که جسد اتابک تکله را در دورود به خاک سپردند. بنابراین این فرضیه را تقویت می کند که آرامگاه مذکور آرامگاه اتابک شمس الدین است.

از ایشان دو پسر بنام های یوسف شاه و عمادالدین یا (حسام الدین) پهلوان یادگار بماندند و یوسف شاه به جای پدر نشست.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ جهان آرا ، قاضی احمد غفاری قزوینی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)  دودمان فضلویه،اتابک مظفرالدین تكله

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰-۸۲۷)

بخش ششم

اتابک مظفرالدین تكله (۶۴۹- ۶۵۶ ق)

اتابک مظفر الدین تکله پسر اتابک هزاراسپ، پس از دو عموی خود؛ عمادالدین پهلوان و نصرت الدین در سال ۶۴۹ق. به حکومت رسید.

اتابک مظفرالدین تکله یکی از مشهورترین اتابکان لر بزرگ است. او با اتابکان سلغری فارس، امرای لر کوچک، شول، مغول و کارگزاران خلیفه عباسی درگیر شد و بخش بیشتر عمر او در زد و خورد با دشمنان گذشت.

کشمکش میان اتابکان فارس که به اتابکان سلغری ترک معروف بودند و اتابکان لر بزرگ که از زمان هزار اسب آغاز شده بود در روزگار فرمانروایی تکله شدت گرفت.

اتابک ابوبکر بن سعد سلغری به واسطه آزاری که هنگام شکست شولان از لرها متحمل شده بود، جمال الدین عمر لالپا که عم زاده هزار اسپ بود و خود را وارث حکومت اتابکان می دانست را با ده هزار سوار و پیاده از اقوام لر، شول و ترک به جنگ اتابک تکله فرستاد. در نزدیکی قلعه پیرو (برخی منابع قلعه منگشت) سپاهیان دو طرف به یکدیگر رسیدند. سپاهیان تکله پانصد نفر بودند. جنگی سخت میان آنها در گرفت. ناگهان تیری به جمال الدین فرمانده سپاه فارس برخورد نمود و کشته شد. لشکر فارس شکست خوردند و اتابک تکله پیروز میدان گردید. سلغریان در سه نوبت دیگر با او به جنگ پرداختند اما در هر سه نوبت شکست خوردند و مغلوب به فارس بازگشتند. پس از آن اتابک تکله چون هنگام جنگ با سلغریان از حاکم لر کوچک درخواست یاری نموده بود و از یاری وی خودداری کرده بود، با لشکریان زیادی آهنگ لر کوچک نمود. در آن هنگام حسام الدین خلیل پسرزاده شجاع الدین خورشید حاکم لر کوچک بود میان آنها جنگ‌های بسیار انجام گرفت و سرانجام حسام الدین از او به ستوه آمد و برخی از ولایات لر کوچک به تصرف تکله درآمد. همین گونه در خوزستان مناطقی را تصرف کرد.

از خوزستان بهاء الدین گشتاسپ و عمادالدین

یونس که سرداران خلیفه بودند، به لرستان قلمرو اتابک تکله لشکرکشی کردند و ویرانی های بسیار نمودند و قزل عموی تکله را اسیر نمودند و در قلعه لاموج (لاهوج) زندانی کردند. تکله برای گرفتن انتقام به جنگ آنها همت گماشت و در این جنگ عمادالدین یونس کشته شد و بهاءالدین گشتاسب اسیر گشت. بهاء الدین را به خوزستان فرستاد تا قزل را آزاد و به نزد وی بیاورند.

پس از مدتی، در سال ۶۵۵ق. هولاکوخان مغول با لشکریان بسیار عازم فتح بغداد شد. اتابک تکله نیز به واسطه خرابی هایی که فرستادگان خلیفه بر سرزمین او ببار آورده بودند به هولاکوخان پیوست هولاکوخان نیز او را در زمره نیروهای کیتوقانوئین در آورد. بنابه برخی گزارش ها اتابک از کشته شدن مسلمانان نگران شد و بی خبر از آنجا به لرستان بازگشت. هولاکوخان بدین سبب کیتوقانوئین را بازخواست کرد و او را با لشکری فراوان برای دستگیری اتابک تکله روانه نمود.

برادرش اتابک شمس الدین آلب ارغو به تکله گفت: مصلحت در این است که مرا به نزد هولاکوخان بفرستی و من در پیش او چاره اندیشی نمایم و خرسندی او را بدست آورم تا از آمدن لشکر جلوگیری نماید.

اتابک تکله نیز پذیرفت و با هم عهد و پیمان بستند تا زمانی که شمس الدین در لرستان است، تکله با لشکریان مغول درگیر نشود. از اینرو اتابک شمس الدین روانه دربار مغول گردید هنگامی که به مرغزار فهر (فهره یا پهره روستایی است در مرز میان فریدونشهر و الیگودرز) که سر حد لرستان است رسید با لشکر مغول برخورد کرد. فرماندهان مغول او را دستگیر کردند و همراهانش را کشتند و خود راهی پایتخت لرستان شدند.

اتابک تکله از بیم قتل برادر به قلعه منگشت پناه آورد و هر چه امیران مغول وعده و وعید می دادند، باور نمی کرد تا اینکه هولاکوخان انگشتر خود را امان فرستاد و اتابک تکله از قلعه بیرون آمد. او را به تبریز بردند و پس از محاکمه او را در میدان شهر به دار آویختند. بستگان وی جسد او را مخفیانه به لرستان بردند و در ده دورود (شهر دورود کنونی) به خاک سپردند.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ سیرت جلال الدین منکبرنی، شهاب الدین محمد نسوی

تاریخ جهان آرا، قاضی احمد غفاری قزوینی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)، دودمان فضلویه،اتابک نصرت الدین کلجه

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه اتابکان لر بزرگ (۵۵۰-۸۲۷ق)

بخش پنجم

اتابک نصرت الدین ایلواکوش (کلجه) (حک: ۶۴۶-۶۴۹ق.)

همان‌گونه که در نخستین جستار دودمان فضلویه گفتم، حمدالله مستوفی نخستین مورخی که درباره اتابکان لر بزرگ جستاری آورده است، فرزندان ابوطاهر را به ترتیب هزاراسپ، عمادالدین پهلوان، نصرت الدین و قزل نام برده است. اما نویسندگان پساتری چون قاضی احمد غفاری عمادالدین پهلوان و نصرت الدین را فرزندان اتابک هزاراسپ و نوه های ابوطاهر دانسته اند. نگارنده بنیاد را بر پایه تاریخ گزیده مستوفی قرار می دهم.

پس از عمادالدین پهلوان برادر دیگرش بنام

نصرت الدین پسر اتابک محمد ابوطاهر به فرمانروایی رسید و منصب اتابکی بگرفت. بر بنیاد پیوندهایی که در دوره اتابک عمادالدین پهلوان با مغولان برپا شده بود، تأیید منصب اتابکی برای وی بایستی از سوی حاکم مغول مستقر در ایران انجام گرفته باشد. دوره فرمانروایی کوتاه وی همزمان بود با تغییر خان بزرگ مغول: یعنی فوت گیوک خان (۶۴۷ق) و جلوس منگو قاآن (۶۴۸-۶۵۷ق) و در ایران همچنان امیر ارغون حکومت می کرد (۶۴۱-۶۵۴ق).

از رخدادها و رویدادهای دوره حکومت اتابک نصرت الدین کلجه آگاهی هایی وجود ندارد و از میان مورخان تنها قاضی احمد غفاری به حکومت دو سال و نیم او اشاره کرده است. بنابراین نمی‌توان درباره کارکردها و اقدامات او در زمان حکمرانی کوتاهش سخن گفت. اتابک نصرت الدین در سال ۶۴۹ درگذشت و در ده زرده (از توابع باغ بهادران لنجان) در گور برادر به خاک سپرده شد.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

بن مایه ها و سرچشمه ها

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ سیرت جلال الدین منکبرنی، شهاب الدین محمد نسوی

تاریخ جهان آرا، قاضی احمد غفاری قزوینی

‌#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

tttps://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)،دودمان فضلویه،اتابک عمادالدین پهلوان

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش چهارم

اتابک عمادالدین پهلوان (۶۲۶-۶۴۶ق.)

حمدالله مستوفی نخستین مورخی که درباره اتابکان جستاری آورده است عمادالدین پهلوان را فرزند اتابک ابوطاهر دانسته و به حکومت وی هیچ اشاره ای ننموده است. تاریخ نگاران پساتری او را فرزند اتابک هزار اسپ دانسته اند که پس از پدر به فرمانروایی رسید.

با این حال نویسنده تاریخ سلاجقه یا مسامرة الاخبار و مسايرة الاخیار به حکومت اتابک عمادالدین پهلوان اشاره کرده است و می نویسد: «در زمان سلطان مغیث الدین ابوالقاسم محمود بن محمد از سلاطین عجم آل سلجوق

اتابک عمادالدین پهلوان توانست بر لرستان مستولی گردد». با توجه به اینکه مستوفی تاریخ مرگ سلطان مغیث الدین محمود را سال ۵۲۵ ق می داند، پذیرش مطلب تاریخ سلاجقه دور از ذهن می باشد. مدت فرمانروایی سلطان محمود از ۴۹۶-۵۱۰ق. بوده است.

از فراپرس های مهم دوره زندگی سلطان جلال الدین ملکشاه مسأله روابط وی با امیران منطقه غرب ایران بود که با خلیفۀ عباسی نیز ارتباط داشتند. سلطان جلال الدین بر آن بود تا حاکمان این منطقه را به زور یا با سازش و مهربانی به زیر فرمان خود درآورد. براستی جلال الدین نیازمند تشکیل جبهه ای یکپارچه از حاکمان مناطق مذکور و از جمله اتابک عمادالدین پهلوان برای پایداری علیه مغولان بود. به ویژه آنکه منطقه لرستان همیشه به عنوان منطقه ای که در شرایط اضطراری جای امنی برای گریز از برابر مغولان به شمار می‌رفت مورد توجه وی جای داشت. بنابراین خلیفه عباسی از این مهم به شدت نگران بود. از این رو المستنصر عباسی در سال ۶۲۶ق (یا ۶۲۷ق) از سلطان خواست اتابک عمادالدین پهلوان و برخی دیگر از حاکمان منطقه را از وابستگان و پیروان خود به شمار نیاورد. سلطان در آغاز این درخواست را پذیرفت اما سپس در آن بازنگری کرد و در میانه سال ۶۲۷ق / ۱۲۳۰م منشی خود نسوی را به اصفهان فرستاد و پس از رایزنی و گفتگو با عمادالدین پهلوان، دوباره وی به پیروی از سلطان جلال الدین گردن نهاد. اما پیروزی های پی در پی مغولان، پیمان ها را ناپایدار می نمود.

اتابک عمادالدین پهلوان دختر حاکم قراختایی کرمان را به همسری برگزیده بود. این امر نشانگر گونه‌ای همگرایی میان فرمانروایانی که گرایش به سیاست مغولان داشتند، به شمار می رفت زیرا عمادالدین پهلوان در سال ۶۴۴ق. در شورای بزرگ سلطنتی مغول که برای گزینش جانشین اوگتای در مغولستان برپا شد، حضور داشت. در آن نشست گیوک خان به ریاست مغولان برگزیده شد. او در فرامین تازه‌ای که صادر کرد؛ عراق عجم ،آذربایجان شروان، لرستان، کرمان و فارس را به امیر ارغون که اتابک عمادالدین پهلوان به همراه وی در آن نشست شرکت کرده بود، واگذار نمود. ارغون نیز اتابک عمادالدین پهلوان را به حکومت لرستان بزرگ نگهداشت. بنابراین چنین به نگر می‌رسد که از میانه‌ی فرمانروایی عمادالدین پهلوان، اتابکان لر بزرگ از هم‌پیمانان سیاسی و نظامی مغولان به شمار می رفتند.

سرانجام اتابک عمادالدین پهلوان در سال ۶۴۶ق. درگذشت. روابطی که مغولان با حکامی که تابعیت آنان را پذیرا میشدند، بود. در واقع از اواسط دوره عمادالدین ،پهلوان اتابکان لر بزرگ متحدان سیاسی - نظامی مغولان به حساب می آمدند.

قاضی احمد غفاری می گوید اتابک در اصفهان، موضع زرده را از قضات آنجا به مبلغ ۲۴ هزار خانی خریداری کرد و آنرا وقف مزار خود در آن محل کرد. به گمان نگارنده روستای سرسبز «زرد خشوییه» کنونی از توابع بخش باغ بهادران شهرستان لنجان، استان اصفهان همان «زرده» مذکور در تاریخ است که وقف آرامگاه اتابک عمادالدین پهلوان بوده است و نباید با زردکوه که قلمرو اتابکان بوده اشتباه گرفت.

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

بن مایه ها و سرچشمه ها

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ سیرت جلال الدین منکبرنی، شهاب الدین محمد نسوی.

تاریخ سلاجقه یا مسامرة الاخبار و مسايرة الاخیار، محمود آقسرایی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)،دودمان فضلویه، اتابک هزار اسپ

فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش سوم، دنباله فرمانروایی

اتابک هزار اسپ (۶۰۳-۶۴۹ق)

مستوفی در دنباله می گوید چون این جماعت (طوایف نامبرده در جستار پیشین) به هزار اسب و برادرانش پیوستند قدرت و شوکت آنان زیاد شد و بازمانده شولان را از آن ولایت (کهگیلویه) بیرون کردند و بر آن دیار چیره شدند و شولان شکست خوردند و به فارس فرار کردند.

هزار اسب و برادران تمام لرستان (= لر بزرگ) و شولستان، کُه دارکان (= داران، فریدن) و کوهپایه للستان (= مناطق میان داران و خوانسار و گاپله یا جاپلق یعنی مناطق شمالی اشترانکوه= ازنا و الیگودرز یا بربرود غربی و شرقی) و تا چهار فرسنگی اصفهان را به تصرف خود درآوردند.

اتابک سلغری در چند نوبت برای تسخیر قلعه مانگشت [منگشت در جنوب شرقی ایذه] به سوی ایشان لشکرشی کرد اما شکست می‌خورد. سرانجام صلح میان آنها برپا گردید و دختر اتابک سلغری به همسری اتابک لر بزرگ درآمد و حاصل این پیوند پسری بنام تکله بود که نام پدربزرگ مادری اش بر وی گذاشته شد.

اتابک نصرت الدین هزار اسپ از مدت‌ها پیش در صدد اصلاح روابط خود با خلافت عباسی و جلب نظر و حمایت وی برآمده بود. از این رو پسرش تکله که مادرش از سلغریان بود را به خدمت خلیفه الناصر الدین الله عباسی فرستاده بود. ظاهرا هدف وی از این کار درخواست لقب «اتابکی» و مشروعیت از دربار خلیفه بود. خلیفه درخواست او پذیرفت و برای او منشور فرستاد. روابط وی با خلافت عباسی باید پیش از تازش چنگیز خان به قلمروهای شرقی سرزمین ایران بوده باشد.

اتابک هزار اسپ با سلطان محمد خوارزمشاه نیز پیوندهایی برپا کرده بود. دختر اتابک هزار اسپ به همسری پسر سلطان محمد خوارزمشاه بنام رکن الدین غورشایجی درآمده بود. پس از تازش مغولان و به هنگام عزیمت سلطان محمد خوارزمشاه به سوی غرب و جایگیر شدن در قلعه فرزین اراک، نصرت الدین هزار اسب با دیگر امرای عراق عجم به حضور وی فراخوانده شدند و به رایزنی درباره جنگ با سپاه مغول پرداختند. پیشنهاد هزار اسپ این بود که سلطان در ناحیه ای میان لربزرگ و فارس مستقر شود و به تدارک سپاه اقدام کند که به دلیل مخالفت دیگر امرا مورد پذیرش قرار نگرفت. با پیشروی سریع مغولان به سوی ری پایداری را سست کرد و ائتلاف از هم پاشید و هریک به سرزمین خود بازگشتند و سلطان نیز از آن منطقه گریخت.

اتابک نصرت الدین هزار اسپ پس از آنکه به سرزمین فرمانروایی خود بازگشت پیوند دوستانه اش را با خوارزمشاهیان دنباله داد. زمانی که سلطان جلال الدین خوارزمشاه (۶۱۷-۶۲۸ق) در سفری که به بغداد می‌رفت در خوزستان به نزد اتابک نصرت الدین هزار اسپ رفت و مورد پیشواز او جای گرفت.(این مهم نشان می دهد که خوزستان نیز زیر فرمان اتابکان لر بزرگ بوده است.)

همچنین در روند نبرد بزرگ سلطان جلال الدین خوارزمشاه با مغولان در ری در رمضان ۶۲۵، سلطان غیاث الدین برادر جلال الدین که از او کدورت هایی به دل داشت، میدان نبرد را ترک نمود و این کار مایه شکست سلطان جلال الدین گردید، غیاث الدین به لرستان و نزد هزار اسپ فرار کرد و اتابک بنا به دوراندیشی هوایی (ملاحظاتی) که از جلال الدین داشت او را زیاد در آنجا نگه نداشت و به بغداد روانه اش کرد.

سرانجام اتابک هزار اسپ در سال ۶۲۶ ق. درگذشت.

دنباله دارد......

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ سیرت جلال الدین منکبرنی، شهاب الدین محمد نسوی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir