فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ) (۵۵۰-۸۲۷ق.)

بخش سوم، دنباله فرمانروایی

اتابک هزار اسپ (۶۰۳-۶۴۹ق)

مستوفی در دنباله می گوید چون این جماعت (طوایف نامبرده در جستار پیشین) به هزار اسب و برادرانش پیوستند قدرت و شوکت آنان زیاد شد و بازمانده شولان را از آن ولایت (کهگیلویه) بیرون کردند و بر آن دیار چیره شدند و شولان شکست خوردند و به فارس فرار کردند.

هزار اسب و برادران تمام لرستان (= لر بزرگ) و شولستان، کُه دارکان (= داران، فریدن) و کوهپایه للستان (= مناطق میان داران و خوانسار و گاپله یا جاپلق یعنی مناطق شمالی اشترانکوه= ازنا و الیگودرز یا بربرود غربی و شرقی) و تا چهار فرسنگی اصفهان را به تصرف خود درآوردند.

اتابک سلغری در چند نوبت برای تسخیر قلعه مانگشت [منگشت در جنوب شرقی ایذه] به سوی ایشان لشکرشی کرد اما شکست می‌خورد. سرانجام صلح میان آنها برپا گردید و دختر اتابک سلغری به همسری اتابک لر بزرگ درآمد و حاصل این پیوند پسری بنام تکله بود که نام پدربزرگ مادری اش بر وی گذاشته شد.

اتابک نصرت الدین هزار اسپ از مدت‌ها پیش در صدد اصلاح روابط خود با خلافت عباسی و جلب نظر و حمایت وی برآمده بود. از این رو پسرش تکله که مادرش از سلغریان بود را به خدمت خلیفه الناصر الدین الله عباسی فرستاده بود. ظاهرا هدف وی از این کار درخواست لقب «اتابکی» و مشروعیت از دربار خلیفه بود. خلیفه درخواست او پذیرفت و برای او منشور فرستاد. روابط وی با خلافت عباسی باید پیش از تازش چنگیز خان به قلمروهای شرقی سرزمین ایران بوده باشد.

اتابک هزار اسپ با سلطان محمد خوارزمشاه نیز پیوندهایی برپا کرده بود. دختر اتابک هزار اسپ به همسری پسر سلطان محمد خوارزمشاه بنام رکن الدین غورشایجی درآمده بود. پس از تازش مغولان و به هنگام عزیمت سلطان محمد خوارزمشاه به سوی غرب و جایگیر شدن در قلعه فرزین اراک، نصرت الدین هزار اسب با دیگر امرای عراق عجم به حضور وی فراخوانده شدند و به رایزنی درباره جنگ با سپاه مغول پرداختند. پیشنهاد هزار اسپ این بود که سلطان در ناحیه ای میان لربزرگ و فارس مستقر شود و به تدارک سپاه اقدام کند که به دلیل مخالفت دیگر امرا مورد پذیرش قرار نگرفت. با پیشروی سریع مغولان به سوی ری پایداری را سست کرد و ائتلاف از هم پاشید و هریک به سرزمین خود بازگشتند و سلطان نیز از آن منطقه گریخت.

اتابک نصرت الدین هزار اسپ پس از آنکه به سرزمین فرمانروایی خود بازگشت پیوند دوستانه اش را با خوارزمشاهیان دنباله داد. زمانی که سلطان جلال الدین خوارزمشاه (۶۱۷-۶۲۸ق) در سفری که به بغداد می‌رفت در خوزستان به نزد اتابک نصرت الدین هزار اسپ رفت و مورد پیشواز او جای گرفت.(این مهم نشان می دهد که خوزستان نیز زیر فرمان اتابکان لر بزرگ بوده است.)

همچنین در روند نبرد بزرگ سلطان جلال الدین خوارزمشاه با مغولان در ری در رمضان ۶۲۵، سلطان غیاث الدین برادر جلال الدین که از او کدورت هایی به دل داشت، میدان نبرد را ترک نمود و این کار مایه شکست سلطان جلال الدین گردید، غیاث الدین به لرستان و نزد هزار اسپ فرار کرد و اتابک بنا به دوراندیشی هوایی (ملاحظاتی) که از جلال الدین داشت او را زیاد در آنجا نگه نداشت و به بغداد روانه اش کرد.

سرانجام اتابک هزار اسپ در سال ۶۲۶ ق. درگذشت.

دنباله دارد......

✍️علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی ، معین الدین نطنزی

تاریخ شرفنامه ، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من ، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ ، شهرام یوسفی فر

حکومتگران بختیاری، بررسی نقش و جایگاه قبیله آسترکی آستروکیان بختیاری در تحولات سیاسی نظامی ایران از دوره مغولان تا قاجار ، علی بهرامسری بختیاری، نشریه تاریخ و فرهنگ ، دانشگاه مشهد ، سال۵۴، شماره ۱، شماره پیاپی ۱۰۸، بهار و تابستان ۱۴۰۱.

تاریخ سیرت جلال الدین منکبرنی، شهاب الدین محمد نسوی

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir