فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۲)

دودمان فضلویه (اتابکان لر بزرگ)(۵۵۰_۸۲۷ق.)

بخش دوم

محمد ابوطاهر بنیادگذار سلسله فضلویه یا اتابکان لر بزرگ (۵۵۰_۶۰۰/۶۰۳ق)

در جستار پیشین بیان کردم که روابط میان ساکنین لر بزرگ و گروه مهاجر کرد به رهبری ابوالحسن فضلویه تیره شد و فرزند ایشان به نام علی به قصد کشتن مورد آزار قرار گرفت.

علی فرزند ابوالحسن هنگامی که سلغریان بر فارس چیرگی یافته و قدرتمند شدند، ریاست قوم خود را بر دوش داشت. پس از درگذشت وی فرزندش محمد همراه با قوم خود به فارس مهاجرت کرد و به خدمت سلغریان درآمد این در هنگامی بود که هنوز سلغریان تابع سلجوقیان

بودند و حکومت مستقلی نداشتند‌. محمد در خدمت سلغریان به جایگاه بلندی دست یافت. علت ترقی وی در نزد سلغریان را شجاعت و دلاوری او دانسته اند.

به هر روی به واسط شرکت محمد در نبردهای اتابک سنقر سلغری با طایفه شبانکاره و نشان دادن خدمات درخشان به فرماندهی «سپاه» اتابک گمارده شد. سپس او به پیروزی‌های چشمگیری دست یافت و جایگاه او هر روز بلندتر شد.

پس از این خدمات شایان، روزی اتابک سنقر پس از سپاسگزاری از وی؛ گفت: از من چیزی درخواست کن. محمد یک سر اسب خاصه درخواست نمود.

اتابک به دل خود گفت: این مرد را هوس سرداری است، اما درخواست او را برآورده نمود. سپس بار دیگر به وی گفت چیز دیگری درخواست کن. محمد داغ (نشان) اتابکی درخواست نمود. اتابک پذیرفت.

سپس اتابک چند روز دیگر باز وی را نواخت و به وی پروانه داد چیز دیگری درخواست کند. پس محمد به زانو درآمد و پس از نیایش و پوزش مهربانی‌ها درخواست کرد که اگر بزرگواری خداوندگاری باشد سرزمین لرستان را تسخیر نمایم. اتابک را خوش آمد و به دست خط همایون هم در مجلس منشور بنوشت و به او لقب ابوطاهر داد و به لرستان فرستاد.

پس از فراهم شدن شرایط لازم نزد اتابکان فارس برای به تصرف درآوردن سرزمین لر بزرگ، محمد ابوطاهر با افراد زیر فرمان خود و نیروی نظامی که اتابک سنقر در اختیارش گذاشته بود به سوی لرستان روانه شد.

ابوطاهر لشکر کشی خود را به لرستان از کوه گیلویه آغاز کرد.

وی گام به گام پس از چیرگی بر امیران شول که در کهگیلویه ساکن بودند راه تصرف لر بزرگ (سرزمین کنونی بختیاری) را هموار ساخت و به مدت اندکی لرستان را به تصرف درآورد.

ابوطاهر گاه به صلح و گاه به جنگ یا وعد و وعید و فریب و مقتضای مصلحت هر وقت چنان که دانست عمل کرد.

براستی چنین می توان پنداشت که محمد ابوطاهر برای استواری و استقرار قدرت خود بر سرزمین لرستان با روش های گوناگونی پایبندی و پشتیبانی افراد سرشناس را به سوی خود جلب و جذب نمود.

چنین به نگر می‌رسد که ابوطاهر پس از طی این مرحله به سوی حکومتی مستقل گام برداشت هر چند که اتابک سنقر وی را به عنوان امیری وابسته به دستگاه خود، که برای تصرف لرستان فرستاده شده بود، می شناخت و به‌گونه‌ای که خواهیم دید این نگرش دشواری هایی را در روابط میان دو حکومت پدید آورد.

ابوطاهر پس از آنکه توانست چیرگی خود را بر سرزمین لرستان استوار سازد، هوس استقلال کرد و خود را اتابک خواند و نافرمانی نمود.

ابوطاهر پس از تصرف قلمرو لر بزرگ، از سال ۵۵۰ق/ ۱۱۱۵م فرمانروایی خود را آغاز نمود.

ابوطاهر در مدت فرمانروایی خود توانست اقدامات دیگری برای پابرجایی و استواری حکومت خود انجام داد که می توان به موارد زیر اشاره کرد:

سرکوبی کلیه معترضان و حذف عناصر مخالف با حکومت تازه، کنترل قدرت و تحدید قلمرو شولان و تنظیم روابط محتاطانه با امرای حاکم بر خوزستان و دربار خلافت عباسی. او در سال ۶۰۰ یا ۶۰۳ درگذشت.

دنباله دارد.....

✍️علی بهرامسری بختیاری

منابع و مآخذ

تاریخ گزیده، حمدالله مستوفی

تاریخ نطنزی، معین الدین نطنزی

تاریخ جهان آرا، قاضی احمد غفاری

تاریخ شرفنامه، امیر شرفخان بدلیسی

بنه وار من ایل من، علی آسترکی بختیاری

اتابکان لر بزرگ، شهرام یوسفی فر

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

@علی_بهرامسری_بختیاری_آسترکی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir