جشن سده (ست sata)

امیر بهرام بهرامسری بختیاری

داریوش بزرگ شاهنشاه ایران می گوید خدای بزرگ است اهورا مزدا که شادی را برای مردم آفرید. 
ایرانیان باستان جشن های بسیاری داشتند که یکی از آنها جشن سده بود.
این جشن در آبان روز از بهمن ماه است که در گاهنامه کهن روز دهم بهمن می باشد و به مناسبت پیدایش آتش و براستی جشن آتش است. ایرانیان باستان و زرتشتیان امروزی در شب دهم بهمن ماه جشن می گیرند و آتش روشن می کنند و موبدان پیرامون آتش می گردند و اوستا می خوانند و مردم شادمانی می کنند. 
درباره پیدایش جشن سده دیدگاه های گوناگونی هستی دارد. شماری بر این باوراند که
 در روزگار باستان ایرانیان سال را به دو بخش تابستان بزرگ و زمستان بزرگ بخش می کردند. تابستان را هفت ماه و زمستان را پنج ماه شمار می کردند. آغاز فروردین و بهار آغاز تابستان بزرگ تا هفت ماه ( پایان مهر یعنی 210 شبانه روز) بود. زمستان بزرگ از یکم آبان تا پایان اسپند یعنی پنج ماه با روزهای کبیسه که در سه سال نخست 156 روز و در سال چهارم 157 روز بوده است. 

این بخش بندی باستانی در روزشمارو نامگذاری جشن های ایرانی هنایش(تاثیر) بنیادین دارد. از آغاز زمستان بزرگ، یعنی یکم آبان ماه چون سد(صد) روز بگذرد، روز دهم بهمن ماه می شود و در این روز است که سده را جشن می گرفتند. همین روز پایان چله بزرگ است یعنی چهل روز پس از آغاز زمستان رسمی و شب یلدا که زایش ایزد مهر است. بیک(ولی) بسیاری از تاریخ نگاران آن را به هوشنگ پادشاه دودمان پیشدادی نسبت می دهند. به ویژه فرزانه ایران زمین فردوسی در شاهنامه آن را به شیوه ویژه ای بیان کرده است. 
یکی روز شاه جهان سوی کوه 
گذر کرد با چند کس هم گروه 
پدید آمد از دور چیزی دراز 
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون 
ز دود دهانش جهان تیره گون 
نگه کرد هوشنگ با هوش سنگ 
گرفتش یکی سنگ و شد پیش جنگ 
بزور کیانی بیازید دست 
جهانسوز مار از جهانجو بجست
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد 
هم آن و هم این سنگ بشکست خرد 
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ 
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ 
نشد مار کشته ولیکن ز راز 
پدید آمد آتش از آن سنگ باز 
هر آن کس که بر سنگ آهن زدی 
ازو روشنایی پدید آمدی 
جهاندار پیش جهان آفرین 
نیایش همی کرد و خواند آفرین 
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه 
همان شاه در گرد او با گروه 
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد 
سده نام آن  جشن فرخنده کرد 
ز هوشنگ ماند این سده یادگار 
بسی باد چون او دگر شهریار 
کز آباد کردن جهان شاد کرد 
جهانی به نیکی ازو یاد کرد

از شعر های شاهنامه به خوبی آشکار می شود که آتش بوسیله هوشنگ پیدا شده است و از نگاه (لحاظ) اینکه آتش فروغ ایزدی است دستور داد هنگام نماز و ستایش پروردگار آن را سو(قبله) قرار دهند و به سوی آتش نماز گزارند و از آن پرستاری کنند. 
در بندهشن (= آغاز آفرینش) چنین آمده است: از روز هرمزد روز در فروردین ماه تا انیران روز از مهرماه هفت ماه تابستان است و از هرمزد روز در آبان ماه تا اسفند ماه و انجام پنجه و پنج روز کبیسه پنج ماه زمستان است. 
بنابراین روز سده به مانک 100 روز از آبان گذشته که سده یا سته نامیده می شود به چم صد روز از زمستان بزرگ گذشته است. 
آیین های جشن سده 
شکوه و بزرگی جشن سده بر افروختن آتش استوار بوده است که در پایان روز دهم (آبان روز) و شب یازدهم انجام می گرفت. پادشاهان و بزرگان و مردم هر کدام به فراخور حال خود به فراهم کردن هیزم و خار وخاشاک می پرداختند و پشته هایی از آنها درست می کردند و آتش می زدند. این آتش افروزی چنان زیاد بود که فروغ آن از فرسنگ ها دور دیده می شد. 
بیهقی می گوید فروغ آتش افروزی که مسعود غزنوی در سال 226 هجری برپا کرد از ده فرسنگی دیده شده بود. این آتش افروزی در دشتی پهناور یا بر فراز کوه ها و تپه ها انجام می گرفت. 
در جشن سده ای که مردآویچ در سال 323 هجری در اصفهان برپا کرد بیشتر دشت و بیابان و کوه و تپه پر از آتش شده بود. چکامه سرایان چکامه هایی که در ستایش جشن سده سروده بودند، می خواندند و مردم به شادی می پرداختند و از فراز توده های کوچک آتش می پریدند. 
از آن به دیر مغان عزیزم می دارند 

که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست

نگارش: علی بهرامسری بختیاری، دهم بهمن ماه 1399، مسجدسلیمان 
بنمایه ها:
1.بندهشن 
2.شاهنامه فردوسی 
3.اصل و نسب و دین های ایرانیان باستان، عبدالعظیم رضایی
4.خرده اوستا، پورداوود 
5.دیوان حافظ 
6. دین ایران باستان، مالاندرا 
7.ادیان و مذاهب ور ایران باستان، کتایون مزداپور