تاجمیرخان بختیاری _ خاستگاه و سكونتگاه طايفه آستركی
تاجمیرخان بختیاری فرزند بابک شاه بهرامسری آسترکی نخستین ایلخان بختیاری از ایل بزرگ هفت لنگ باب دورکی آسترکی بود که در زمان شاه اسماعیل و شاه تهماسب صفوی به مدت 50سال( 974-924ه ق) حاکم تمام سرزمین بختیاری بود و پس از وی فرزندش میرجهانگیرخان بهرامسری آسترکی حاکم تامه بختیاری گردید و مرکز حکومت آنها در شهر تاریخی بنه وار خلیل خان فرزند میرجهانگیرخان آسترکی بوده است.
هرودوت در 800 ق م نوشت كه دشتهاي دامنه زاگرس و نواحي پيرامون پايتخت سوسا { شايد سوسن مالمير و يا شوش } به مردمان آسكي تن { آستركي } و كي مر{ ايمري زراسوند و مري موگويي } متعلق بوده است .1
بعلاوه اينكه نام باستاني شهرستان مسجدسليمان پيش از « پارسوماش » ، « آساك » بوده كه اين نام نيز با نام طايفه آستركي پيوستگي نزديك دارد كه احتمالاً با توجه به شيوه هاي ثبت، نام هاي باستاني بوسيله مورخين مختلف، نام خود را بر اين سرزمين گذاشته باشند. كما اينكه در زمان ساسانيان نيز نام شهر بنه وار آستركي كنوني با نام « آسترآباد اردشير » در كناره هاي كارون به ثبت رسيده است.
آنچه مسلم است، در روزگاران دراز « آستركيها » مالك تمام و يا قسمت هايي زيادي از سرزمين بختياري بودند ولي بعدها در اثر ضعف حكومتشان گروههاي ديگر ايلي جايگزين آنها گرديدند.2
از دودمان ميرجهانگير خان آستركي آثار و ابنيه تاريخي معظمي در نقاط مختلف بختياري بجاي مانده است كه از آن جمله خرابه هاي سردشت نزديك دزفول و بُنه وار(نزديك لالي) در منطقه گرمسير و همچنين در ديمه و چغاگرگ در سردير مي باشد.
شواهد و قرائن تاريخي نشان مي دهد كه « آستركيها » تا سال 1203 هـ ق در نواحي زير سكونت داشته اند كه بعد از اين تاريخ اكثر آن ها را از دست داده اند. از آن جمله ، در استان چهارمحال و بختياري كنوني در مناطق ديمه كه هم اكنون نيز آثار قلعه خليل خان آستركي كه در سال 1037 هـ ق مي زيسته تا در آنجا به چشم مي خورد و همچنين دشت لاله هاي ديمه در گذشته هاي دور بنام دشت « استركي » معروف بوده است، منطقه ديگر دو آب شامسيري كه گرفته از نام شاه منصور خان آستركي كه در عهد شاه سليمان سوم صفوي حاكم بختياري بود. ( شاه منصور در زبان محلي بختياري به صورت شامصير بيان مي گردد ) درزمان قاجاریه تحت نام صمصام السلطنه به دوآب صمصامی تغییرکرد، منطقه كوهرنگ كه بنا به تاريخ عباسنامه نوشتة محمد طاهر قزويني ، خليل خان آستركي در آنجا باغات و صفه و درياچه هايي را ايجاد نمود بود. و همچنين در منطقه ميدانك فريدونشهر كه هم اكنون قبالة آن نزد ، يكي از خانواده هاي تيره گائيوند آستركي موجود است. يكي ديگر از مناطق كه در تواريخ به آن اشاره شده ، خليل آباد واقع در اليگودرز مي باشد كه خليل خان آستركي ، نام خود را بر آن نهاده و هم اكنون در آن آثار كانال آبي وجود دارد كه به دستور خليل خان احداث شده است. اين مناطق ، مناطق حساس و استراتژيك منطقه سردسيري بختياري بوده اند كه با توجه به اينكه امراي بختياري ، طي يك دورة طولاني ( 924 هـ ق تا 1203 هـ ق ) از خوانين و بزرگان آستركي بوده اند لذا براي كنترل و تسلط كافي در اين مناطق سكونت داشته اند. اما در منطقه گرمسير ، آستركيها در منطقه اي كه در حال حاضر بنام شهرستان لالي1 معروف گرديده و در روزگاران پيش بنام بنه وار آستركي معروف بوده در دو سوي كوه « سترون » يعني از شهر بُنه وار خلیل خان آستركي تا سردشت سكونت داشته و هم اكنون نيز در قسمت محدودي از آن سكونت دارند كه بعدها قسمت اعظم اين مناطق را از دست داده اند و طوايف ديگر بختياري در آنجا ساكن گرديدندزاز مناطق ديگري كه هنوز نام آنها به نام بعضي از تيره هاي آستركي است عبارتند از: منطقه سه لر ( سلار ) ، چال خراجي ، جاستون شه بهرامسري (بامسيري)،، کوه آسترکی ره(راه)،بنه وار صلواتی ، قلعه صلواتی خلیل خان، بوخدا ( بنه آلطفی آسترکی)، مُلک خضر آسترکی.
با شكست ابدال خان بهرامسری آستركي آخرين خان قدرتمند از طايفه آستركي در سال 1203 هـ ق از آغاز محمدخان قاجار ، طايفه آستركي انسجام و يكپارچكي خود را از دست داد و با روي كار آمدن خوانين جديد در بختياري و شايد هم به دستور حكومت مركزي عرصه بر آستركي ها تنگ شد و به دو دسته تقسيم گرديدند. هم اينك طايفه آستركي ، تنها طايفة بختياري است كه در اكثر مناطق بختياري نشين پراكنده و سكونت دارند. علت اين پراكندگي نيز انقراض حكومت آنها بوده است. به هر صورت سرنوشت و تقدير باعث گرديد كه اين طايفه به دو دسته تقسيم شوند كه ارتباط چنداني با هم نداشته باشند و علت اصلي آن نيز همانطوريكه گفته شد يكي اينكه نتوانند مجدداً قدرت گذشتة خود را باز يابند و دوم اينكه خوانين معاصر كه به شجاعت و رشادت آستركيها آگاه بودند بتوانند در دو منطقه از آنها براي تثبيت قدرت خود استفاده كنند.
همانطوريكه ذكر شد آستركيها از زمان قاجاريه به بعد به دو دسته تقسيم شدند : دسته اول شامل تيره هاي بهرامسري، گائيوند، دهدار، اسوند، سلار (سرلك) ،خراج، در گرمسير در قسمت محدود تري از منطقة بزرگ بنه وار آستركي شامل: طاقاي چهاربيشه، قلعه صلواتي خلیل خان آسترکی ، بوخدا (بنه آفاضل آسترکی)، كنارشه ، بُنه وار صلواتی، گله اميري ، شاه نشين ، وارگه سبزه ، كول پاپا(مهمدوند) ، رگ شهباز ، چوزه ، بنه ادب و شاه نشين و دیگوله واقع در بيست و پنج كيلومتري شمال لالي كنوني بنام منطقه آستركي، ساكن هستند و در سردسير در مناطق و روستاهاي، چالقو ، سرتنگ مارك، مَكدي، دره بادام، كوه شاهان در شهرستان فريدونشهر و همچنين مناطق و روستاهاي: دارسفيد، ايوز، كهچه، چاله، ززم، كهريز سرخ ، از توابع شهرستان اليگودرز و سه ده آستركي به نام حشمت آباد در دورود و توابع ازنا سكني گزيدند.
دسته دوم شامل تيره هاي مهمدوند، كايد(كاهد) نيز پس از جدا شدن از ساير تيره هاي آستركي در مناطق زير ساكن گرديدند. سردسير: در مناطق علي آباد و سولگان نزديك چغاخور در استان چهارمحال و بختياري؛ گرمسير: در مناطق نفت سفيد و كلخنگك از توابع مسجدسليمان.
با پيدايش زندگي شهرنشيني و از زمان تخت قاپو(اسکان) و به خصوص در چند دهة اخير، اكثر خانوارهاي طایفه آستركي از زندگي عشايري دست كشيده و در شهرهاي اليگودرز، اصفهان ( نجف آباد ، خميني شهر ، يزدانشهر ، ملك شهر ) ، دورود ، ازنا ، خمين ، ايذه ، مسجدسليمان ، اهواز ، لالي ، نفت سفيد ، تهران ، بروجن ، پل دختر1 ، انديمشك ، گتوند و دزفول1 و تهران سكونت اختيار كرده اند. لازم به ذكر است كه بيشتر آنها در اليگودرز و اصفهان سكونت دارند.