چهاردهم دی ماه سالروز کشته شدن ددمنشانه بابک خرمدین از کهرمانان(قهرمانان) ملی ایران بدست خلیفه تازی

در میان کسانی که پرچم داران جنبش های ملی ایران بوده اند، چند تن را باید زنده نگاهدارنده ایران شمرد و جای آن دارد که ایرانیان بایستی آنها را پهلوانان داستان و تاریخ خود و جانشینان شایسته رستم و بهمن و اسفندیار بدانند از جمله: ماه آفرید، سنباد، مقفع، استاذسیس، مازیار و بابک خرمدين.

مردان بزرگ چه نیاز دارند که ما از پدر و مادر و خاندانشان آگاه باشیم؟ ما تنها باید مردم را از کارشان بیاگاهانیم. به همین روی اگر نژاد و نسب برخی از آنها چون بابک خرم دین آگاهی درستی به ما نرسیده است چیزی از جایگاه بلند آنها نمی کاهد.

تبری بابک را از پیروان مزدک که در زمان کواد (قباد) و خسرو انوشیروان بیرون آمده بود، می داند. ابن ندیم پدر بابک را از مردم مداین (تیسفون) می داند که به آذربایجان رفته است.

جنبش ملی که بابک پایه گذاری کرد به خرم دینان یا سرخ جامگان شناخته می شوند. خرم دینان نخستین بار در سال 162ق. و سپس نه ماه پساتر در سال 171ق. خیزش کردند. پساتر ها چندین بار دیگر در سال های 200، 212، و 218 خیزش های دیگری کرده اند که به جنبش مهند (مهم) دامنه دار شان که نزدیک بیست سال دنباله پیدا کرد، دست زدند. آغازش خیزش خرم دینان در اصفهان بود. آنها به دو گروه بخش می شوند: نخست جاویدانیان یا جاویدانیه پیروان جاویدان پسر شهرک که بابک هم هموند آنها بود و دوم بابکیان که پیروان بابک بودند.(پس از مرگ جاویدان).

قطعا بابکیان یا خرم دینان تنها پیروان بابک در آذربایجان نبودند بلکه در سرزمین های دیگر ایران به ویژه در ارمنستان و مرکز و در پیرامون اصفهان و سرزمین جبال یعنی همه قلمرویی که در میان آذربایجان و تبرستان و خراسان و بغداد و فارس و کرمان و خوزستان جای دارد و در بر دارنده ناحیه نهاوند، همدان، ری، اصفهان، کاشان، قم،سمنان، دامغان، قزوین، لرستان (بزرگ و کوچک) است، خرم دینان بوده اند. یاوران بابک خرمدین در لرستان و کردستان بنام لردشاهی و کردشاهی شناخته می شدند.

بیشتر تاریخ نویسان مدت فرمانروایی بابک را 20 سال و تبری 30 سال نوشته اند. دوره جنگ های خرم دینان درست 61 سال بوده است چون در سال 162 خیزش کردند و در سال 223 بابک دستگیر و کشته شد. هرآینه (البته) پس از مرگ وی جنبش همچنان دنباله داشت و کامل از میان نرفت.

مامون و معتصم کوشش های فراوانی برای برانداختن او کردند و مدت 39 سال چندین بار سپاه فراوان به جنگ آنها فرستادند و همه کسانی که در این مدت به لشکرکشی و کارفرمایی در دربار بغداد مامور و شناخته شده بودند هر یک به نوبت خویش با خرم دینان جنگ کرده و ناکام بازگشته اند و شماری نیز کشته شدند. سبب کامیابی بابک و ناکامی دشمنان وی همراهی و همداستانی مردم آذربایجان و دیگر گروه‌های ایرانی که به آنها پیوسته بودند، و پایداری شان در پیروی نکردن و تاب نیاوردن در برابر چیرگی تازیان بوده و فرمانروایی بابک را باید به راستی جنبش ملی ایرانیان در برابر تازیان دانست.

استاد سعید نفیسی می گوید «روی هم رفته تاریخ نویسان ایرانی و عرب که در دوره های اسلامی تالیف داشته اند، در هر موردی که یک تن از پیشوایان اجتماعی یا سیاسی ملت ایران جنبشی را آماده کرده و بر تازیان خروشیده است، بدون فرایافت (فهم) آرمان راستین آن، به جنبش های ایرانی جنبه بد دینی و اهلمگان (کفر) و زندکه (زندقه) داده و نام بزرگوار و یاد گرامی اش را با تهمت ها و افتراهای بسیار زشت، آلوده کردند. در باره بابک خرمدين نیز همین رفتار کینه جویانه را روا داشته اند و نوشته هاشان پر از توهین و اهانت و فحاشی و افترا به بابک و خاندانش و پیروانش است.

اما در این زمان که ما از آن پی ورزی (تعصب) جاهلانه خلیفه پرستی و پذیرش چیرگی بیگانگان وارسته ایم و به دیده حقیقت جویی و حق بینی به تاریخ دیار خویش می نگریم بر ما آشکار است که این مردان بزرگ، اندیشه ای جز رهایی ایران از یوغ بیگانگان نداشته اند. این همه خیزش های پیاپی، به ویژه در سیصد سال نخست چیرگی تازیان بر ایران، در تاریخ نیاگان خویش می بینیم، جز رهایی ایران از آن گرفتاری جانکاه نبوده است. و بی گمان این پهلوانان کاوه و رستم دوره اسلامی، در ایران هستند.»

از سال 162 که خرم دینان به پا خاستند تا سال 223 ق. که بابک کشته شده است این مردم دلاور ایران پیوسته با کارگزاران بغداد در زد و خورد بوده اند. جنگ های بابک از سال 201 آغاز گردید تا سال 217 با فرستادگان مامون و از سال 220 تا 222 با فرستادگان معتصم می جنگیده اند. سرانجام دست خیانت پیشگان ایرانی بابک را به کام مرگ برد.

در سال 220 تا 222 معتصم محمد بن یوسف را مامور آذربایجان کرد و سه جنگ میان او و بابک رخ داد. در همین زمان افشین خیانت کار مامور جنگ با بابک شد و پس از چند بار که با بابک روبه رو شد و زد و خورد کرد از معتصم یاری خواست و او نیروی کمکی فرستاد تا این که افشین شهر بذ پایتخت بابک را در سال 222 گرفت و بابک به ارمنستان گریخت و در آنجا با خیانت فرمانروای ارمنستان دستگیر شد. افشین بابک و برادرش را در سال 223 به سامره برد. خلیفه دست ها و پاهای او را برید و او را در دروازه شهر به دار آویختند و برادرش و گروهی از یارانش را نیز چنین ددمنشانه کشتند.

روانش شاد باد.

✍علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ایران

✅بنمایه:

تاریخ تبری، محمد پسر جریر تبری.

الفهرست، ابن ندیم

زبده التواریخ، ابوالقاسم کاشانی

بابک خرمدین، سعید نفیسی.

#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی

https://t.me/Bakhtyari2025_ir