فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۵) حکومتگران چهارلنگ: بهرام خان بساک و خسرو خان چهارلنگ سلک
فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۵)
حکومتگران چهارلنگ: بهرام خان بساک و خسرو خان چهارلنگ سلک
در جستارهای پیشین گفته شد که سرانجام حسین قلی خان بختیاری دورکی در زمان فتحعلی شاه به عنوان ایلخان بختیاری گماشته شد البته بخش شمالی سرزمین بختیاری
تحت حکومت بروجرد بود لایارد میگوید طوایف سالک (= سلک)، میوند، زلکی و بخشی از موگویی خراجگذار بروجرد (و گلپایگان) بودند.
لسان الملک سپهر مینویسد حیدر قلی میرزا حاکم گلپایگان با چند تن از خوانین بختیاری چهارلنگ بسیار محبت و مهربانی کرده بود و آنها را فدایی و فریفته خویش نموده بود که به محض اشاره هر اندازه لشگر نیاز داشت برایش فراهم میکردند. هنگام مرگ فتحعلی شاه به سال ۱۲۵۴ق. در گلپایگان بود و هوای پادشاهی در سرش افتاد که ابتدا اصفهان را تسخیر نماید. پس از این تصورات برای سرکردگان کمره و قلمرو و طوایف بختیاری ارقام نو نوشت به فاصله سه روز خسروخان چهارلنگ [سلک =سرلک] با چهار هزار سوار و هزار پیاده به نزد شاهزاده آمد. پس از پنج روز دیگر بهرام خان بساک با سه هزار سوار و پیاده به خدمت رسیدند. شاهزاده به سربازان زر و جواهر داد و خوانین و سرکردگان سپاه را به خلاع فاخره و انعام های بسیار خرسند و خشنود گردانید. در روز پنجم ماه رجب سواران لشگر به میدان جلو خانه شاهزاده گرد آمدند و اسب شاهزاده را حاضر کردند که سوار شود و رو به راه گذارند. در همین هنگام یک نفر از طایفه خسروخان چهارلنگ که سالها پیش یک سر (راس) مادیان از وی دزدیده شده بود آن را زیر پای یکی از طایفه بهرام خان بدید و آن را مطالبه نمود. آن مرد انکار و از این طرف پافشاری منجر به ستیزه و سپس درگیری انجامید. از اقوام دو طرف به هواداری طایفه خود وارد درگیری شدند. میان نیروهای دو طایفه جنگ سختی بر سر یک مادیان در گرفت و یکباره دوازده هزار تن بهم در آویختند و شمشیرها کشیدند و به فاصله ده دقیقه چهارصد تن کشته و زخمی شدند. بهرام خان بساک کشته شد و طایفه وی تار و مار شدند. نیروهای خسروخان آنها را دنبال کردند و مال و اسلحه بیشمار از آنها گرفتند و به شهر بازگشتند. شاهزاده بیچاره در بالای برج خانه ایستاده بود و بی سر و سامانی آن طوایف را نگاه میکرد و بر آرزوهای بی ثمر خود افسوس میخورد که خسروخان با پیروزی برگشت و به شاهزاده گفت: خودم خدمات و تمام مهمات را کفایت خواهم کرد نیازی به دیگری نیست از آن سو طایفه بهرام خان جسد او را برداشته و به سوی منطقه خود بازگشتند و به قانون ایلیاتی برای خون خواهی بهرام خان به فراهم کردن نیرو پرداختند از ادامه این درگیری گزارشی وجود ندارد. چون این خبر به اهالی گلپایگان و کمره رسید چاره ای اندیشیدند که اگر لشگر طایفه بساک به این نواحی برسد تمام مردان و زنان اسیر و بی سامان خواهند شد و هیچ آبادی نخواهد ماند بنابراین بزرگان آنها پنهانی مجلس مشورتی تشکیل دادند آنها وجود خسروخان را عامل فساد دانستند. همان شب نیروهای خود را گرد آورده نزدیک بامداد در حالی که نیروهای خسروخان در خواب بودند بر سر آنها ریخته و آغاز به تیر و تفنگ نمودند ایشان نیز پراکنده از خواب بیدار شده و راهی جز فرار ندیدند و از شهر متواری شدند.
✍️ علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
ناسخ التواريخ ، لسان الملک سپهر
تاریخ قاجار، محمد جعفر خورموجی
تاریخ تحولات سیاسی بختیاری، علی بهرامسری بختیاری
تاریخ بختیاری، سردار اسعد بختیاری
تاریخ بختیاری، ابوالفتح اوژن بختیاری
بنه وار من ایل من، علی آسترکی بختیاری
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی
https://t.me/Bakhtyari2025_ir
پ.ن. چگونه طایفه ای که در منابع معتبر چهارلنگ قید شده اند، با ادعای واهی خوانین بختیاری آسترکی هفت لنگ که در منابع هفت لنگ قید شده اند را از آن خود می دانند. جعل و تاریخ سازی همانند نئوعثمانی، پان تورک ها و شیخ نشینان خلیج فارس
از سوی دیگر از مردمی که نیاکانشان به خاطر یک اسب، پانصد نفر از همدیگر را کشته اند نباید انتظار داشت که با دروغ و حیله من وارث قانونی حکومتگران بختیاری آسترکی را تخریب نکنند.