فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۴)،دودمان بهداروند بختیاروند،اسدخان و فرزندش جعفرقلی خان
فرمانروایان بختیاری پس از ساسانیان (۴)
دوران ملوک الطوایفی در بختیاری از زمان کریم خان زند تا به قدرت رسیدن حسین قلی خان بختیاری دورکی
دودمان بهداروند بختیاروند (پاره نخست)
اسدخان و فرزندش جعفرقلی خان علاالدینوند
اسدخان (۱۲۱۰ - ۱۲۴۳ ق.) فرزند حیدرخان بود. در زمان فتحعلی شاه قاجار شماری از بزرگان بختیاری از جمله اسدخان علاالدین وند، حبیب الله خان زراسوند دورکی، علی صالح خان آل جمالی بهداروند به عنوان گروگان در تهران تحت نظر بودند. این مصادف بود با سال ۱۲۲۲ق. که معاهده فین کنشتاین میان ناپلئون امپراتور فرانسه و فتحعلی شاه قاجار بسته شد. پس از امضای عهدنامه مذکور ژنرال گاردان افسر فرانسوی به همراه عده ای مستشار برای آموزش سپاه ایران و شیوه ساختن توپ در اصفهان به ایران آمدند. آنها برای توپ ریزی و اسلحه سازی به ذغال و سوخت فراوان نیاز داشتند. بنابراین دولت ایران به حبیب الله خان و اسد خان پیشنهاد کردند،اگر قول بدهند از بختیاری ذغال مورد احتیاج کارخانه توپ سازی را تهیه و به اصفهان حمل نمایند آنها را رها خواهند کرد. آنان با پذیرفتن این شرط آزاد شدند.
به مجرد ورود به بختیاری اسدخان به قول خود عمل نکرد و از این مأموریت سرباز زد. حبیب الله خان طی گزارشی به تهران، اسدخان را مسبب کوتاهی در حمل ذغال به اصفهان معرفی کرد. به همین دلیل فتحعلی شاه به حاکم اصفهان دستور داد تا اسدخان را دستگیر نماید. حاکم اصفهان نیز این مأموریت را به الیاس خان برادرزاده حبیب الله خان سپرد.
هنگام کوچ، الیاس خان با گروهی از سواران بختیاری و دولتی از چغاخور به سمت اسدخان حرکت کردند و با ایل بهداروند به سرکردگی اسدخان در منطقه بیرگان به زد و خورد پرداختند. ایل بهداروند ناگزیر به سمت زردکوه حرکت کردند چون الیاس خان در تعقیب آنها بود، هنگام گذر از کول خدنگ و قله کلنگچین تلفات سنگینی دادند اما ایل و حشم خود را به گرمسیر رساند و به دژ ملکان پناه برد. سربازان دولتی و الیاس خان نتوانستند بر وی دست یابند.
لسان الملک سپهر گزارش میدهد زمانی که حکومت بختیاری با شاهزاده محمدتقی میرزا حسام السلطنه (۱۲۰۶ - ۱۲۷۸ق) بود وزیر خود میرزاعلی گرایلی و آقا قاسم صندوقدار شاهزاده محمدعلی میرزا دولت شاه را برای دلجویی و فرمانبردار کردن اسدخان نزد وی فرستاد. پس از ورود آنها اسدخان هر دو تن را دستگیر و زندانی نمود. در سال ۱۲۳۱ق. ایالت بختیاری بر حسب فرمان شاه، جزو قلمرو حکومتی شاهزاده محمدعلی میرزا (۱۲۳۱ - ۱۲۳۴ق.) شد. او به خاطر ناآرامی در بختیاری تصمیم گرفت که به یاغیگری اسد خان پایان دهد برای این منظور به طرف بختیاری لشکرکشی کرد و در نزدیک دژ ملکان که جایگاه اسدخان بود لشگرگاه زد. او محمد لواسانی وزیر خود را برای دلجویی و فرمانبردار کردن اسدخان به قلعه فرستاد. لواسانی پس از رایزنی با اسدخان او را در سال ۱۲۳۱ق. فرمانبردار شاهزاده محمد علی میرزا نمود. محمدعلی میرزا اسدخان را با خود به تهران برد و با وساطت او فتحعلی شاه او را بخشید به این شرط که در التزام رکاب شاهزاده باشد. اسدخان در زمان حیات شاهزاده محمدعلی میرزا همه جا همراه او بود تا هنگامی که در سال ۱۲۳۷ق. او در راه بغداد بیمار شد. پس از آنکه مرگ خود را نزدیک دانست پیش از مردن اسدخان را به حضور طلبید و به او گفت مرگ من نزدیک است و ممکن است بعد از من به شما صدماتی وارد آید لازم است که هر چه زودتر به سرزمین خود باز گردید. او نیز قبل از مرگ شاهزاده قرارگاه را ترک کردند.
در غیاب اسدخان، داودخان عموزادهاش بر دژ ملکان دست یافته بود و اسدخان را به دژ راه ندادند از این رو اسدخان به ناچار از دژ و ریاست ایل دست کشید و راهی ایل قشقایی شد و در آنجا نزد دامادش مرتضی قلی خان فرزند جانی خان رییس ایل قشقایی اقامت نمود و پس از هفت سال زندگی در میان ایل قشقایی در سال ۱۲۴۳ق بدرود حیاط گفت.
دنباله دارد....
✍ علی بهرامسری بختیاری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ
منابع و مآخذ
ناسخ التواریخ تاریخ قاجاریه، محمدتقی لسان الملک سپهر
فهرس التواریخ، رضاقلیخان هدایت
تاریخ ذوالقرنین (رساله صاحبقران)، فضل الله خاوری شیرازی
بنه وار من ایل من، علی بختیاری آسترکی
با من به سرزمین بختیاری بیایید، الیزابت مکبن راس
تاریخ تحولات سیاسی بختیاری، علی بهرامسری بختیاری
تاریخ بختیاری، سردار اسعد
تاریخ بختیاری، ابوالفتح اوژن بختیاری
یادداشت ها و خاطرات سردار ظفر
#بنیاد_علمی_ایران_بختیاری_پژوهی
https://t.me/Bakhtyari2025_ir
پ.ن. سرنوشت سردار اسد خان نشان دهنده این است که بختیاری ها ناجوانمردانه ترین مردم ایران هستند.
همان برخورد ناجوانمردانه ای که طایفه عقب مانده و پراکنده من که آنها را با هم آشنا کردم و هویت تازه ای پس از دویست سال که بسیاری تابع طوایف دیگر بودند به آنها دادم، با من کردند و پساتر دیگر طوایف مدعیان دروغین و کاذب تاریخ نیاکان من نیز چنین برخوردی را اعمال می کنند.