آفرین نامه

خطاب به نویسنده مقاله انتحالی سنگ نوشته بنه وار: سندی از سران بختیاری در دوره صفویه_ علی زلقی

جناب نویسنده: نقدی طولانی بر نوشته غیرعلمی و سطحی شما نوشتم اما به خاطر سواستفاده عده ای تازه به دوران رسیده از درج آن خودداری نموده ام و به نکات زیر بسنده می کنم. جناب نویسنده: اگر بدانید هدف از نگارش یک پژوهش این است که چیز تازه ای را نسبت به پژوهش های پیشین ارایه نماید اما متاسفانه نوشتار شما نه تنها ارزش علمی ندارد بلکه ابهامات بی اساسی را به دلیل ناتوانی در درک و تحلیل منابع تاریخی در هستی و کیستی خوانین بختیاری آسترکی نخستین ایلخانان بختیاری در آغازین روزگار صفویه یعنی امیرتاجمیرخان و امیر شاه حسین خان و امیرجهانگیرخان بختیاری آسترکی پدید آورده ای؟ آنچه شما در این مقاله نگاشته ای قبلا توسط نگارنده ( علی بهرامسری بختیاری آسترکی) در کتاب ارزشمند و یگانه «بنه وار من ایل من» در سال 1382 و 1392 به چاپ رسید.

جناب نویسنده: سنگ نوشته بنه وار در دهه شصت خورشیدی توسط نگارنده (علی بهرامسری بّختیاری) کشف و بازخوانی و ترجمه شده یعنی زمانی که شما یا زاده نشده بودی و یا پستانک در دهان داشتی؟ و در سال 1382 و 1392 در کتاب ارزشمند بنه وارمن ایل من ( تنها کتابی که در بختیاری به صورت روشمند نگاشته شده است) چاپ گردید و در سال 1387 نیز در سایت بنه وار خلیل خان بختیاری آسترکی قرار گرفت و حتا فیلم کوتاهی نیز در سال 1396توسط کارگردان جوان بختیاری جناب شهبازی که ترجمه سنگ نوشته توسط نگارنده با حضور چند تن از پژوهشگران بختیاری انجام گرفت و از شبکه مستند پخش گردید. این کتیبه قبل از شناسایی توسط نگارنده (علی بهرامسری بختیاری) بنام سنگ نقاره خانه معروف بود ( اگر نمی دانی نقاره خانه یعنی چه چند تا منبع مطالعه کن) پس شما در این مورد حق کپی رایت را آگاهانه نادیده گرفته ای و در واقع سرقت ادبی انجام داده ای؟ و بدانیداگر شناسایی نگارنده نبود هرگز شما و دیگران از وجود این سنگنبشته آگاهی پیدا نمی کردید که پز مقاله نوشتن بدهی؟ و من در شگفتم از آقای عمادالدین شیخ الحکمایی که بدون بررسی ترجمه های پیشین با شما همکاری کرده است.. (البته تنها نکته در ترجمه ایشان نام امام زاده ای ذکر شده است که نیاز به بررسی بیشتر دارد ).

متن سنگ نبشته بنه وار یا سنگ نبشته امیرجهانگیرخان بختیاری آسترکی در بنه وار که نخستین بار توسط نگارنده (علی بهرامسری بختیاری آسترکی) کشف، بازخوانی و ترجمه و منتشر شد :

قدمتعنا في عمارته عن رفعه العزتك حضرت قدوس العارفين و برهانك المتقين و مقتداء ارباب الصلاه واليقين السلام علی الاولاد سيد المرسلين ،( علی اولاد) ابوالحسن علي ابن ابیطالب و علي اولاد الحسين (بن علی)قدمن الله مرجوع العارفين والاحضرت امارت و ايالت، رفعت دستگاه نظارت الحكومت والعز والاقبال؛ جهانگير سلطان ابن حضرت مستطاب حاجي الحرمين خانی کخلا امیر تاجمير بختياری ( بازخوانی متن: بازخوانی این متن نخستین بار توسط نگارنده (علی بهرامسری آسترکی) درسال1380 انجام شده است.( شایسته به بیان است که مجموعه تصاویر بنه وار و تصویر و متن این سنگ نوشته به نام سنگ نوشته میرجهانگیرخان بختیاری آسترکی برای نخستین بار در کتاب بنه وار من ایل من اثر نگارنده در سال ۱۳۸۲ و سپس در سال 1392چاپ گردیده است و نخستین مطلبی بوده که در سال 1387 در این وبگاه منتشر شده است)

ترجمه: در منزلگه تو(ای خدا) از بلندای عزتت بهره برده ایم. عارفان مقدس و ادله متقینت و در درگاه نماز ویقین حاضربودند به خصوص سلام بر فرزندان سرورپیامبران و سلام بر فرزندان علی ابن ابی طالب و سلام بر اولاد حسین بن علی که خداوند به بازگشتگان عارف منت نهاده است. والا حضرت دارای امارت و ایالت و دارای دستگاه نظارت بلندمرتبه حکومت و شکوه و اقبال؛ (میر)جهانگیر سلطان پسر حضرت مستطاب حاجی الحرمین، امیر تاجمیر بختیاری. ( مترجم: همکارگرامی استاد غلامعباس قاضیانی دبیر عربی دبیرستان های شهر مسجدسلیمان. )

جناب نویسنده خودشیفته: واضع واژه «بنه وار هفت و چهار» نگارنده (علی بهرامسری بختیاری آسترکی) بوده است چون بنه وار در منابع تاریخی و نزد مردم محل به ترتیب: بنه وار خلیل خان ( خاطرات سرادرظفر، مرکز آمار ایران)؛ بنه وار هفت لنگ ( لغت نامه دهخدا و مردم محل)، بنه وار بابااحمد ( نقشه های جغرافیایی و مردم محل) اما بنه وار هفت و چهار ( بنه وار من ایل من، 1382، 1392) نخستین بار توسط نگارنده با توجه به خرد تاریخی که مرکز فرمانروایی بختیاری هفت لنگ و چهارلنگ بوده بکار برده شده است اما شما ناشیانه بدون رفرنس بکار برده ای و در این جا نیز شما حق کپی رایت را نادیده گرفته ای؟؟ درشگفتم شما که به قول خودتان در آلمان تحصیل می کنید اما چگونه چهار تا کتاب مطالعه ننموده ای که چگونه پژوهشگران غربی حق اندیشه دیگران را رعایت می کنند. واقعا جای تاسف دارد برای شما.

جناب نویسنده: مدعی شده ای که در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ ماینز آلمان مشغول به تحصیل هستی. ای کاش روش پژوهش در دانشگاهای غربی را هم می آموختی و از احساسات قومی در نوشتن و زیرپاگذاشتن هویت دیگران خود داری می کردی چون پژوهش در غرب سه ویژگی عمده دارد که نوشته شما فاقد آنهاست: یک روشمند؛ دو احترام به حق کپی رایت؛ و سه ذکر واضع واژگان حتا اگر طرف ناشناس باشد. این موارد در نوشته شما دیده نمی شود و نشان از آماتوری شماست.

جناب نویسنده: اتفاقا بر خلاف ادعایتان نوشته شما غیرعلمی و سطحی و آبکی و با دیدگاه طایفه ای برای خدشه دار کردن نام درخشان خوانین بختیاری آسترکی هفت لنگ نگاشته شده است.

جناب نویسنده: با قاطعیت به شما و همکارانت در این مقاله آبکی عرض کنم که امیرتاجمیرخان بختیاری آسترکی ( امیرتاجمیر بختیاری در کتیبه ؛ تاجمیر و تاج امیر آسترکی در شرفنامه، امیرتاجمیر بختیاری در عباسنامه و عالم آرای عباسی) یک چهره تاریخی و امیرجهانگیرخان بختیاری آسترکی ( جهانگیر سلطان در کتیبه، میرجهانگیر بختیاری در شرف نامه؛ امیرجهانگیر بختیاری در عباس نامه؛ و جهانگیرخان در عالم آرای عباسی) نیز یک چهره تاریخی بوده است و همین گونه امیرشاه حسین خان بختیاری آسترکی ( امیرشاه حسین در عباسنامه؛ میرسلطان حسین در عباسنامه؛ امیرسلطان حسین در عباسنامه) نیز یک چهره تاریخی بوده است. همانگونه که شاهپور و شاپور و شابور و سابور در منابع مختلف یک چهره هستند (البته با توجه به زمان و تاریخ رویدادها شاهپور یکم و دوم و سوم به چند شکل نوشته شده اند) اما شوربختانه شما از تجزیه و تحلیل رویدادها در باره این سه فرمانروای بزرگ بختیاری وامانده ای و شاید هم آگاهانه آنها را افراد جداگانه ای فرض کرده ای تا عده ای در این آشفته بازار فضای مجازی برای خود تاریخ جعلی بسازند.

بدین ترتیب : خلیل خان ف امیرجهانگیرخان ف امیر تاجمیرخان ف امیر بابک شاه ف امیربختیار شاه ف امیر بهرام شاه_آسترکی ف امیر اردشیر شاه آسترکی

جناب نویسنده: یکی دیگر از اشتباهات عمده شما که در پابرگی درباره قلعه زراس نوشته ای نشان از ناآگاهی ات درباره جغرافیای منطقه دارید.

قلعه زراس در اندیکا قرار دارد که در دوره قاجاریه مرکز حکومت بختیاری بود که حاکمان خوانین زراسوند دورکی بودند. در زمان پهلوی قلعه زراس و لالی که بنه وار در جغرافیای آن قرار دارد یک واحد سیاسی بودند اما تو آن را به دهدز ایذه منتقل کرده ای که نشان از ناآگاهی ات دارد

#آفرین نامه- مقاله های باستان شناسی در نکوداشت استاد مهدی رهبر

به کوشش: #یوسف مرادی با همکاری #سوزان کنتن، #ادوارد جان کیل و #رسول بروجنی

#پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تهران 1398

آقایان #عمادالدین شیخ الحکمایی، #ارحام مرادی، #پژمان فیروزبخش، #دکتر محمد افشین وفایی

#دانشگاه یوهانس گوتنبرگ ماینز آلمان

خوانندگان و بازدیدکنندگان ارجمند بدانند که آقای علی زلقی از واژگان ناشایستی در باره پژوهش قبل از خود در باره سنگ نوشته بهره برده است از این رو به همان ادبیات به وی پاسخ داده شده است.

علی بهرامسری بختیاری آسترکی نویسنده و پژوهشگر تاریخ – مهرماه 1399- مسجدسلیمان (پارسوماش)