بُنه وار آستركي

از دودمان تاجمیرخان بهرامسری آسترکی و فرزندش ميرجهانگير خان بهرامسری بختياري آستركي ، آثار و ابنيه تاريخي معظمي در نقاط مختلف بختياري بجا مانده است كه از آن جمله خرابه هاي سردشت نزديك دزفول و بُنه وار در منطقه گرمسير و همچنين در ديمه و چغا گرگ در سردسير مي باشد . آثار و جامانده هاي تاريخي از اين دودمان در نقاط گرمسيري بختياري ، گواه بارزي بر شوكت و جلال زياد آنها بوده است .

آثار و ابنيه بُنه وار از شكوه و عظمت خاصي برخوردار بوده و چنانكه از پس مانده هاي آن ، استنتاج مي شود . بسيار بزرگ و وسيع بوده زيرا در اين محل علاوه بر حاكم و رئيس كل ، ساير روسا و كلانتران و بزرگان ايل در جوار مقر حكمروايي خان ، داراي ساختمانها و منازل متعددي بوده اند و هم اكنون نيز پاره اي از آن آثار كه بيشتر به قصر اصلي خان بزرگ ( يكي از خوانين آستركي ) بوده به چشم مي خورد كه قسمتهاي مختلفه آن از قبيل نقارخانه ، دفتر خانه ، فراش خانه و حمامهاي بزرگ ( دليل بر وجود تمدن آنهاست ) مشهود است . ضمناً در محل مزبور ميداني بوده كه سواران و رزم آوران بختياري در آنجا به چوگان بازي و سواركاري مي پرداخته اند . ( رك ـ روزنامه خروش آنزان ـ دكتر عبدالرضا درگاهي ؛ تاريخ بختياري سردار اسعد ـ ص 150 )

شواهد و قرائن نشان مي دهد كه بنه وار از هزاران سال پيش سكونتگاه گرمسيري طايفه آستركي بوده است . بطوريكه نقشة جغرافيايي دورة ساسانيان ( نقشة شماره 1700 دورة نقشه هاي تاريخي سحاب ) نشان مي دهد كه نام آن در زمان ساسانيان ( آسترآباد اردشير ) بوده كه دركناره هاي كارون به ثبت رسيده است . هر چند آثار تمدني آن به دورة باستان بر مي گردد اما بين سالهاي 924 ه ق تا 1203 ه ق در زمان اوج قدرت خوانين آستركي ، مركز حكومت بختياري قرار گرفت . ابنيه و ساختمانهاي فراواني در عهد سه تن از خوانين بزرگ بختياري ـ از جمله تاجميرخان آستركي و پسرش مير جهانگيرخان و خصوصاً نوه اش خليل خان آستركي در بنه وار و اطراف آن ساخته شد . از اين جهت به آن بنه وار خليل خان نيز مي گويند . از آنجائيكه مركز حكومت بختياري هفت لنگ و چهارلنگ نيز بوده به بنه وار هفت و چهار نيز شهرت دارد .

علاوه بر آثار يك شهر بزرگ ديواني كه توصيف شد ، سنگ نوشته بزرگي در روي يك تپه مشرف بر بنه وار وجود دارد كه به دستور مير جهانگيرخان بختياري آستركي حكاكي شده است . همچنين بر روي رودخانه اي كه از كنار آن مي گذرد به دستور و همت خليل خان آستركي ، سدي بر روي آن احداث شد و كانالي به سوي شهر كشيده شده است كه هم اكنون آثار آن پابرجاست . يكي ديگر از نقاط ديدني بنه وار ، چشمه اي است كه به نام چشمه (( بي بي ترخون )) همسر مرحوم خليل خان معروف است .

منطقه اي كه اكنون به نام شهرستان لالي وجود دارد ، در زمانهاي پيش بنام بنه وار آستركي و يا آسترآباد اردشير معروف بوده است ، اما به مرور زمان تحليل رفته و مناطق مجزايي از آن جدا شده است . شهر تاريخي بنه وار آستركي در دامان كوه (( گريوه ))ودركناررودخانه«تلوك» در 30 كيلومتري شرق لالي كنوني و 85 كيلومتري شمال شرقي مسجدسليمان واقع گرديده است و از ابتداي صفويه تا پايان زنديه مركز حكومت بختياري بوده كه حاكمين و فرمانروايان آنها خوانين آستركي بوده اند تا اينكه در زمان آغامحمدخان قاجار با شكست ابدالخان آستركي نوادة خليل خان و شكست طايفه آستركي اين شهر را از دست دادند و هم اكنون گروهي از طايفة بامدي در آنجا ساكن هستند . آنچه مسلم است بنه وار دوران شكوه خودراپشت سرگذاشته وازشهرهاي مهم ايران دردوره صفويه،افشاريه وزنديه كه شامل كل شهرستان لالي كنوني بوده است كه ازهزاران سال پيش سكونتگاه طايفه آستركي يكي ازشعب ايل دوركي بختياري بوده است.دردوران نوجواني بارهاوبارها يك بيت چكامه ازمرحوم مادربزرگم مي شنيدم كه ان رابه صورت «سرو»يا«دندال» زمزمه مي كرد كه نشان دهنده عظمت ازدست رفته بنه واربود.اين بيت شعرچنين است:

اي تلوك،چم تلوك،چم تلوك رود

دال كنده چم تلوك،دال همه كو

مضمون ومفهوم اين بيت شعر گوياي حقيقت راستيني است كه تلوك وبنه واركه درچم آن قرارداردبه خود ديده است ومعني ان نشاندهنده بعدسياسي بنه واراست كه همه روساوكلانتران ساير طوايف بختياري براي بارعام وتحويل ماليات دربنه وار حضورمي يافتندتاحاكم خود يكي از خوانين آستركي راملاقات كنند.امامتاسفانه امروزه معني ومفهوم اين شعر دگرگون شده است وهركس قلم بدست گرفت ،تلاش مي كندكهيادربنه واربراي خودتاريخي بسازدويااينكه هويت تاريخي بنه واروسازندگان وصاحبان آن راوارونه وتحريف نمايد. دردوران طلايي بنه وارحدود هشتاددرصدازاملاك شهرستان لالي كنوني مطعلق به ايل آستركي بوده است كه علاوه براسنادموجودهنوز بسياري ازاين مناطق بنام شهرت دارندازجمله: كاخ اژدروكاخ شاهي خليلخان درشهربنه وار،كتيبه ميرجهانگيرخان بختیاری آستركي درشهربنه وار،دژملكان خليل خان ،كول بي بي شاه بنام همسر بابك شاه آستركي ،بركه لرميراستركي ،چال خراجي بنام تيره خراجي آستركي ،جاستون شه بامسيري بنام بابك شاه بهرامسري (بامسيري)استركي ،قلعه صلواتي خليل خان استركي ،قلعه اره تي (هتي )بنام اردشیر آسترکی ،آرامگاه خضرآستركي معروف به خضرزنده ،كول پاپاگاهيونداستركي،مسيرآستركي ره (راه گذرايل استركي)درمسير ورود به دورك كه اسنادآنهانيزدرپايان همين كتاب چاپ گردهده است.

كتيبه ميرجهانگير خان بختياري آستركي در بنه وار

برروي اين سنگ نوشته جملاتی عربی در ستایش خداوند و پیامبر اسلام و امامان( ع ) و در پايان نام ميرجهانگيرخان فرزند تاجميرخان آستركي بعنوان سلطان بلاد بختياري حك گرديده است . شناسایی این سنگ نبشته نخستین بار در پایان دهه شصت توسط نگارنده انجام گرفت و بازخوانی آن نخستین بار توسط نگارنده(علی بهرامسری آسترکی) انجام شد و در سال 1382 در کتاب بنه وار من ایل من چاپ گردید.

متن کتیبه:

قدمتعنا في عمارته عن رفعه العزتك حضرت قدوس العارفين و برهانك المتقين و مقتداء ارباب الصلاه واليقين السلام علی الاولاد سيد المرسلين ،( علی اولاد) ابوالحسن علي ابن ابیطالب و علي اولاد الحسين (بن علی)قدمن الله مرجوع العارفين والاحضرت امارت و ايالت، رفعت دستگاه نظارت الحكومت والعز والاقبال؛ جهانگير سلطان ابن حضرت مسطاب خانی کخلا حاجي الحرمين امیر تاجمير بختياری (بازخوانی متن توسط نگارنده)

ترجمه: در منزلگه تو(ای خدا) از بلندای عزتت بهره برده ایم. عارفان مقدس و ادله متقینت و در درگاه نماز ویقین حاضربودند به خصوص سلام بر فرزندان سرورپیامبران و سلام بر فرزندان علی ابن ابی طالب و سلام بر اولاد حسین بن علی که خداوند به بازگشتگان عارف منت نهاده است. والا حضرت دارای امارت و ایالت و دارای دستگاه نظارت بلندمرتبه حکومت و شکوه و اقبال؛ (میر)جهانگیر شاه پسر حضرت مسطاب حاجی الحرمین، امیر تاجمیر بختیاری. ( مترجم: همکارگرامی استاد غلامعباس قاضیانی دبیر عربی دبیرستان های شهر مسجدسلیمان)

منبع: بنه وار من ایل من، علی بهرامسری بختیاری آسترکی، 1382

استفاده ازمطلب بادرج ادرس وب خليل خان آستركي ونام نويسنده بلامانع است.